گزارش بازارامروزشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
کابوس های بی پایان !
نمیدانیم چرا این کابوس به پایان نمیرسد . این روزها را در حالی سپری میکنیم که با دو حس مواجه ایم یکی حس ناامیدی که در بند بند وجود فعالان بازار شکل گرفته است و حس دوم حس بیخیالی است که از صدر تا ذیل دست اندرکاران اقتصادی را در برگرفته و کلا چشم خود را به روی بازار سرمایه و مسیر درست اقتصادی بسته اند ! البته که حس ناامیدی بعد از بیخیالی عزیزان به دست امده ولی یادتان باشد این بی خیالی و چشم بستن در نهایت به ضرر همه تمام می شود و هزینه این موضوع را امروز ما بورسی ها و فردا سیاسون هم خواهند پرداخت …
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که آسمان بورس همچنان همان رنگ است و ابری و تیره و اخم الود به همه ما نگاه میکند نه آفتابی بیرون میزند و نه گرمای خاصی دارد و هر چند وقت یکبار هم یکی پیدا میشود و صدای رعد و برق در میآورد تا ترس ساکنان این زمین بایر بیشتر شود بازار امروز و این هفته را در حالی پیش میبریم که همه همچنان منتظر تغییر و تحولی برای حرکت بازار هستند قبل از اینکه در مورد بازار حرفهای همیشگی را تکرار کنیم ابتدا مطابق رسم معمول به آنچه خبرها هفته میرسد خواهیم رسید در این هفته به نظر و احتمالاً روزهای پرخبرتری را داشته باشیم در خبرهای سیاسی موضوع صلح غزه موضوع مهمی شده است از سوی دیگر شنیده میشود گوشه و کنار که مذاکرات برجامی و منطقهای بین ایران و آمریکا آغاز شده این دومی خبر عجیب و مهمی است که اگر رگههای آن بیرون بزند بازارهای مختلف را تحت تاثیر خواهد گذاشت . حتی برخی از بازگشایی برخی لاین های بانک های عربی برای جابجایی پول خبرمیدهند .
در خبرهای اقتصادی همچنان بازار دنبال کننده نرخ نیماست خبرهای نرخ بهره را نیز دنبال میکند اما در فضای بورس هنوز اخبار خاصی که بخواهد تحول آفرین باشد دیده نمیشود جز اینکه در ۷ روز پیش رو در هفتهای که در آن قرار داریم جنب و جوش کدال بیشتر شده و فضای متفاوتی را رقم میزند البته موضوع مجلس و جلسه امروز بودجه هم مهم است …
پس باید اذعان داشت که روزهای نسبتا پرخبری را در این هفته خواهیم داشت و اوضاع نسبت به هفته قبل پرخبرتر ظاهر میشود اما اینکه این اخبار بتواند دامنه مثبت بهتری را هم ایجاد کند هنوز مشخص نیست یکی از مهمترین رویدادهای خبری این هفته میتواند جلسه روز یکشنبه مجلس باشد که گویا در مورد طرح مالیات صحبت خواهد شد که امیدواریم موضوع حل و فصل گشته و کار برای بازار به پایان برسد یکی از ترسها و ریسکهای بازار از سر او برداشته شود این موضوع شاید یک شوک اولیه مثبت برای بازار شود …
در ادامه صحبتهای روزها و هفتههای قبل باز هم تاکید میکنیم و البته بارها و بارها در این مطالب قید کردیم که بازار برای حرکت به محرکهای قوی نیاز دارد که در حال حاضر هیچ یک دیده نمیشود این محرکها در سه سطح طبقهبندی میشوند که متاسفانه در حال حاضر هر سه سطح خاموش و بیحرکت ایستاده و تماشاچی هستند و وضع بازار هم همین شده است .
سطح اول سطح اخبار کلان در دو حوزه است که با آن مواجهیم یکی تغییرات در نرخ دلار نیما که لاک پشتی و آرام پیش میرود و دیگری تغییرات نرخ بهره که با اینکه زمزمههای شکست این سیاست شنیده میشود اما هیچکس حاضر به چرخاندن فرمان نیست
البته رویداد دیگری هم در این سطح اول دیده میشود و آن هم شفاف شدن سیاستهای مالیاتی دولت است که گویا این یکشنبه در مورد آن در مجلس تصمیمگیری میشود هرچند به این موضوع نیز دیگر خیلی خوشبین نیستیم چون عقلانیتی برای سیستم تصمیم گیری در حاکمیت قائل نیستیم و این را برای این مینویسیم که سهامداران خود را برای هر چیزی آماده کنند و البته امیدواریم فردا موضوع رد شود …
اما سطح دوم سطح تحولات اخبار صنایع است که در آن هم سکوت محض دیده میشود از خودرو گرفته تا پالایشی و پتروشیمی و سایر موارد دیگر به خصوص خودرو که میتواند نقش محوری را در این حوزه ایفا کند اینجا هم خبری نیست و کسی حرفی نمی زد …
و در سطح سوم شرایط صورتهای مالی و گزارش شرکتهاست که آن هم هنوز خیلی منتشر نشده و آنچه منتشر شده آش دهن سوزی نیست و اتفاقاً در برخی اوقات ترسناک بودن شرایط حاشیه سود شرکتها در سه ماهه پایانی را نشان میداد … البته موضوع افزایش سرمایه ها نیز شاید کمی موثر یاشد
با این شرایط به بازار حق میدهیم که ناامید باشد و امیدواری نداشته باشد
این موارد را برای این نوشتیم که بدانیم هر تغییری در بازار مستلزم رسیدن اخبار مثبت از تغییر این موارد است تا وقتی چنین چیزی دیده نشود نمیتوان در مورد بازار صحبت کرد .
بازار اگر نتواند تغییر جدی را در مسیر خود ایجاد کند دچار یاس و ناامیدی میشود که این روزها بخشی از آن را در معاملات شاهدیم از همین روست که معتقدیم و فریاد میزنیم که دستاندرکاران مختلف قبل از مرگ مغزی به فکر احیای این بیمار باشند که هر روز که جلوتر میرویم کار برای احیا و شوک دادن به این بیمار سختتر میشود …
و اما حرف اخر …
دیروز آماری منتشر شد که نشان میداد چه میزان از ایرانیها در بازار کریپتو فعال هستند و طبق معمول ایرانیها پیشرو در هر زمینهای بوده و این بار هم پیشرو هستند . ۱۳.۵ درصد از ایرانیان در بازار کریپتو فعال هستند، حدود ۱۲ میلیون ایرانی!!!!
این آمار چند موضوع را میرساند موضوع اول این است که بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که با فعالیتهای عادی اقتصادی به اهداف و آرزوهای خود نمیرسند و از تورم عقب هستند و راهی جز جبران این عقب افتادگی با فعالیتهای متهورانه و پرریسک ندارند. نکته دیگر این است که به طور کلی نشان میدهد در جامعه ایران افراد متعددی با دامنه ریسکپذیری بالا وجود دارند که میتوانند شرایط متفاوت از ریسکپذیری را تحمل کرده و سرمایههای خود را درگیر کنند .
نکته دیگر این است که باز همین قشر و جماعت به این نتیجه رسیدند که هر کار کنند از تورم عقب هستند و باید برای جبران آن سراغ فعالیت غیر از فعالیتهای فعلی و عادی برود و در واقع آنها معنی و مفهوم نرخ سود واقعی و تورم و نرخ سود حقیقی را به معنای واقعی کلمه درک کردند از همین رو بود که روزی که برخی دانشمندان و اساکیل اقتصادی نرخ سود ۳۰ درصد را علم میکردند نوشتیم هیچ درک درستی از وضعیت فعلی جامعه ندارند و هیچ کسی برای ۲ الی ۳ درصد سود جریان سفته بازانه را قربانی نرخ سود نمیکند .
نکته دیگر اینکه قبلتر میگفتیم این بازار ریسکهای عجیب و خاص خود را دارد و شرایط کسب و کار این محیط عجیب و سخت و غیر منطقی است اما حالا که نگاه میکنیم و بازر خودمان را میبینیم ریسکهای بازار خودمان کم از این ریسکها نداشته و این حرف را نمیتوان در حال حاضر بیان کرد …
و اما نکته آخر که تقریباً همه میدانیم قرار است چه چیزی را بیان کنیم سیاستگذار اقتصادی میتوانست با ایجاد یک بستر امن و جذاب در بازار سرمایه و همچنین تعریف ابزارهای مختلف ریز و درشت اقتصادی و مالی بستر مناسبی برای حضور این حجم پول در بخش واقعی اقتصاد فراهم آورد تا این جریان پول از اقتصاد کشور خارج نشود و شکل خروج سرمایه نگیرد و در ثانی بتواند وضعیت مثبتی را ایجاد نماید اما دقیقاً به واسطه کم خردی و کم دانشی عکس این سیاست را در پیش گرفته و چنین وضعیتی را رقم زده است که افراد حاضرند ریسکهای متعدد این بازارها را به جان خریده اما سراغ بازار سرمایه نیایند… در واقع آنها کار در بازار پر ریسک کریپتو را به ماندن در بازار سرمایه ترجیح میدهند
حق هم دارند آنجا کسی نیست صبح وشب دست در جیب منافع آنها کرده و به ریش آنها بخندد …
با خود فکر میکردی ای کاش در کنار نشان شجاعت نشان دیگری به نام نشان حماقت هم وجود میداشت که در وضعیت اقتصادی آن را به سینه مسئولین میچسباندیم و به آنها هر سال گوشزد میکردیم که این شرایط و آنچه امروز شاهدش هستیم نشانه حماقت و بیتدبیری و بیفکری سیاستگذاران است که باعث شده جریان پولی که در همه جای دنیا در مسیر درست تولید و ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی به کار میرود اینطور و با سیاست های فعلی شما از بازارهای شفاف و کارا فرار کرده و به سمت خروج پول و سرمایه و دور بودن از سیستم اقتصادی رسمی این کشور میرود
نشان حماقت در این حوزه برازنده سیاستگذاران و برخی افراد با تفکرات دلار زدا و شبه کمونیستی است که این چند وقت اقتصاد و وضعیت بازارها را به این شکل درآوردند…
امروز حرفی نیست برای گزارش نوشتن و فقط و فقط امیدواریم فردا با تصمیمات درست و منطقی کمی مسیر بازار روشن تر شود . هرچند مدت هاست ازاین قافله و حرکت برمدار عقلانیت ناامید شده ایم … حیقت امر امروز جمعی ازفعالان بازار با رئیس سازمان برنامه و بودجه جلسه دارند و فردا هم موضوع مجلس است نمیدانیم فقط و فقط امیدواریم در این تاریکی و ظلمت تصمیمات سیاه و تیره برای بازار روزنه ای باز شده و کمی فضا بهتر شود …