بررسی بازار جهانی نفت
بعد از سالها رشد عرضه نفت امریکای شمالی ، شوکهای فزاینده تولید نفت امریکا و کانادا در حال پر کردن تمام کمبودهای بازار جهانی نفت است . این انقلاب عرضه نفت امریکای شمالی در خلا اتفاق نیفتاده است ، بلکه قیمت بالای نفت و ثبات قیمت ، باعث به راه افتادن این انقلاب شده است . اثر شدید این انقلاب عرضه نفت ، با اتفاقات کشورهای دیگر همزمان شده است که مهمترین این اتفاقات بهار عربی در منطقه خاور میانه و شمال افریقا و هم چنین تغییر تقاضا در منطقه شرق کانال سوئز است . در کل این نیروهای قدرتمند در حال بازتعریف راهی هستند که نفت تولید ، پردازش ، معامله و مصرف می شود . در تحلیل بازار نفت قصد مشخص کردن این نیروها و تاثیر ان بر قیمت نفت را داریم . هم چنین به موضوع اقتصاد جهانی و رابطه ان با بازار نفت هم خواهیم رسید و سعی بر بررسی شرایط اقتصادی مصرف کنندگان بزرگ خواهیم نمود .
پس از اوجی که قیمت نفت در ماه فوریه سال جاری به همراه دیگر کالاها و فلزات صنعتی داشت ، قیمت به شدت نزول کرد . اما طی ماه های اوریل تا ژوئن(فروردین تا خرداد) قیمت توانست کف قدرتمندی تشکیل دهد و از ماه گذشته به ارامی شروع به صعود نماید . هم اکنون قیمت نفت برنت حدود ۱۱۵ و نفت خام امریکا حدود ۱۱۰ دلار است . در زیر نمودار قیمت نفت طی یک سال اخیر قابل مشاهده است .(البته نمودار فاقد قیمت ماه اگوست(ماه فعلی) می باشد)
قیمت نفت و رابطه تنگاتنگ با اقتصاد جهانی
پیش بینی رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۳ از رقم پیشین (۳.۰) درصد ، به (۲.۹) درصد کاهش یافته است . اصلی ترین عامل این کاهش ، کاهش نرخ رشد اقتصادی در امریکا برای فصل اول و دوم میلادی و کاهش رشد اقتصادی چین بود . پیش بینی سال ۲۰۱۴ هم کماکان در رقم (۳.۵) درصد باقی ماند . البته این ارقام تصاویر کلی است که جزئیات فراوانی دارد . بنابراین در زیر قصد بررسی شرایط اقتصادی ان کشورها و چشم انداز اقتصادی ترسیم شده برای انان توسط سازمانهای بین المللی را داریم .
در زیر نمودار مصرف کنندگان بزرگ نفت جهان در سال ۲۰۱۱ قابل مشاهده می باشد که با سال ۲۰۱۲ تفاوت چندانی ندارد .
امریکا (سهم مصرف حدود ۲۲ %)
اقتصاد امریکا در بخش های اصلی خود با بهبود همراه بوده است ، اما این بهبود چندان سریع نیست و مشکلات مربوط به کسری بودجه دولت امریکا نیز مطرح می باشد که هر از چند گاهی به خبرها امده و معامله گران را می ترساند . از طرفی شاخص بیکاری در امریکا کاهش یافته است و باید دید بانک مرکزی این کشور که به دقت این شاخص را رصد می کند چه واکنشی نشان خواهد داد . میزان اشتغال بخش خصوصی افزایش یافته و از طرفی تورم هم افزایش یافته که مسائل مربوط به سوریه و تحولات خاور میانه هم در افزایش قیمت سوخت و افزایش تورم تاثیر گذار خواهد بود . احتمالا بانک مرکزی اقدام به کاهش برنامه عظیم تحریک اقتصادی خود خواهد کرد و ممکن است نرخ بهره بانکی را هم افزایش دهد .
اکثر شاخص های اقتصادی دیگر که اخیرا اعلام شده مثبت بوده و نشان از بهبود بیشتر شرایط در فصل دوم سال دارد . بنابراین شرایط اقتصادی امریکا رو به بهبود است و ممکن است همین موضوع بانک مرکزی این کشور را وادار به کاهش اقدامات انبساطی کند .
چین (سهم مصرف حدود ۱۱ %)
کسری بودجه دولت چین در سال ۲۰۱۲ معادل (۱.۶) درصد تولید ناخالص داخلی بود و پیش بینی می شود که در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به (۲.۲) درصد برسد . رشد اقتصادی چین در فصل دوم کمی بالاتر از پیش بینی اقتصاددانان بود و به (۷.۵) درصد رسید . دولت جدید چین اقدام به برقراری برخی محدودیتهای اعتباری نموده که این می تواند رشد سرمایه گذاری را در ماه های پیش رو کاهش دهد . انها تمرکز خود را از افزایش رشد اقتصادی ، به ثبات اقتصادی تغییر داده اند و در این راه جدید مصر هستند و به همین دلیل می توان پیش بینی نمود که رشد اقتصادی این کشور هر سال نسبت به سال قبل از ان کاهش یابد .
در کل کاهش اقتصادی چین و انقباض در اعتبارات می تواند هم بر قیمت نفت خام و هم بر اقتصاد کشورهای شریک تجاری چین تاثیر منفی گذارد و در نتیجه چین در کوتاه مدت به عنوان عاملی منفی در بازار نفت به حساب می اید و از انجا که با سهم حدود ۱۱ درصدی خود در رتبه دوم مصرف کنندگان است ، می تواند تاثیر عمیقی بر بازار نفت بگذارد .
ژاپن (سهم مصرف حدود ۵ %)
ژاپن هم مانند امریکا از اقدامات محرک اقتصادی عظیم دولت و بانک مرکزی بهره می برد و همین موضوع توانسته کمی در داخل ایجاد تحرک نماید . اما ژاپن به هیچ وجه مانند امریکا نیست و اقتصادش وابستگی بسیار زیادی به شرکای تجاری خارجی ان دارد که در حال حاضر اکثر انها در شرایط خوبی نیستند . اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند اندکی بی رمق شده اند و مانند سابق تشنه نیستند . از طرفی ناحیه یورو کماکان با بحران بدهی های دولتی دست و پنجه نرم می کند و پیش بینی می شود که انقباض اقتصادی را طی سال جاری داشته باشد . از همین روی شاخص های ژاپن مانند شاخص مهم تولیدات صنعتی با کاهش غیر منتظره و شدیدی روبرو شد و به پائین ترین سطح دو سال اخیر رسید . اما تنها این نیست و در طرف مقابل برخی شاخص های مهم دیگر رشد خیره کننده ای هم داشته اند . مثلا شاخص تانکان به بالاترین نرخ خود از سال ۲۰۰۸ رسیده بود .
شاید مهمترین حرکت دولت ژاپن اقدام به افزایش مالیات بر مصرف در این کشور در اینده نزدیک است . اخرین باری که در سال ۹۷ دولت اقدام به چنین کاری کرد ، بحران اقتصادی در ژاپن ایجاد شد و ممکن است این دفعه هم همین اتفاق بیفتد و بازار نفت را دچار شوک کند . بنابراین اخبار مربوط به افزایش نرخ مالیات و هم چنین اخبار مربوط به اقدامات انبساطی بانک مرکزی و دولت می تواند در دو جهت مختلف بر قیمت نفت خام تاثیر گذار باشد .
ناحیه یورو
اقتصاد ناحیه یورو پیامهای گوناگونی را می فرستد . از طرفی بخش تولید و احساس مصرف کننده رشد داشته و از سوی دیگر بازار کار و شرایط کل اقتصاد کماکان بد است . به دلیل انکه اقتصاد در پائینترین سطحش قرار دارد ، بنابراین به سمت رشد بیشتر حرکت خواهد نمود و اقتصاددانان انتظار رشد بخشهای مختلف در نیمه دوم سال جاری و هم چنین در سال ۲۰۱۴ را دارند .
شرایط دو اقتصاد بزرگ ناحیه یورو هم مانند شرایط کل ناحیه یورو پیچیده است و سیگنالهای متفاوتی را ارسال می کند . المان و فرانسه که از مصرف کنندگان بزرگ نفت ناحیه یورو هستند هم طی ماه های اخیر با رشد و کاهش برخی شاخص های مهم خود مواجه شده اند . نمی توان بر روی ناحیه یورو حساب باز کرد و حتی اگر پیش بینی رشد اقتصادی این ناحیه در سال ۲۰۱۴ درست از اب دراید ، باز هم رشد اندک و شکننده است و می تواند سریع از بین برود . بنابراین بیشتر از انکه تاثیر مثبت بر قیمت نفت بگذارد ، باعث ایجاد هراس در بازارهای مالی شده و این موضوع باعث کاهش قیمت نفت خواهد شد .
کشورهای ” او ای سی دی ” در حال واگذاری رقابت به اقتصادهای نوظهور
کشورهای ” او ای سی دی ” شامل ۳۴ کشوری می شوند که این سازمان را در سال ۱۹۶۱ تاسیس نمودند . اکثر کشورهای تشکیل دهنده این سازمان از کشورهای پیشرفته صنعتی می باشند . البته بحث ما این سازمان نیست و تنها جهت اطلاع ، تعریف مختصری از ان ارائه شد . موضوع اصلی بحث این است که کشورهای عضو این سازمان به واسطه اقتصاد پیشرفته خود طی چند دهه اخیر ، به بزرگترین بازیگران بازار نفت تبدیل شده بودند . این کشورها در زمینه های گوناگون از جمله پالایش ، ذخیره سازی ، معامله ، تقاضا و حمل و نقل گوی سبقت را از همه ربوده بودند .
اما در حال حاضر این شرایط تغییر کرده و تحلیلگران معتقدند که اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه مانند چین و دیگران در مصرف محصولات نفتی گوی سبقت را از رقبای پیشرفته خود ربوده اند . به عنوان مثال در بخش تقاضای نفت ، در سال ۲۰۱۲ کشورهای ” غیر او ای سی دی ” ۴۹ درصد مصرف نفت را در دست داشتند و پیش بینی می شوند که این امار در سال ۲۰۱۸ به ۵۴ درصد برسد . هم چنین پیش بینی می شود که طی ۵ سال اینده ، تقریبا تمام ظرفیت رشد پالایش نفت خام در اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه رخ دهد .
البته این چرخش در دوره بلند مدت انجام می گیرد و در نهایت در بلند مدت در قیمت نفت تاثیر گذار خواهد بود ، اما نمی توان ان را نادیده گرفت و فعالان بازار که همواره نسبت به شرایط بازار نفت و قیمت این محصول حیاتی حساسیت بالایی دارند ، باید تحلیلهای اینده را بر این اساس قرار دهند .
قیمت نفت ، دلار امریکا و اقدامات انبساطی
دلار امریکا در برابر همه ارزهای مهم مقابل خود در ماه جولای(ماه قبل) رشد کرد ، اما این روند در ماه اگوست (ماه فعلی) با کاهش مواجه شد . روند ماه جولای به دلیل بیانیه بانک مرکزی و اقدامات این بانک در جهت کاهش بسته محرک بود . روند ماه فعلی (ماه اگوست) هم به دلیل تمرکز بازار بر سایر مسائل و کمتر از حد انتظار اعلام شدن شاخص های اقتصادی و به خصوص امار بازار کار در امریکا بود .
تحلیلگران بازار دلار امریکا پیش بینی می کنند که اقتصاد امریکا در نیمه دوم سال جاری با رشد مواجه خواهد شد و در نتیجه بانک مرکزی این کشور از بسته محرک خود خواهد کاست که این موضوع باعث افزایش ارزش دلار خواهد شد . هم چنین بانک مرکزی اروپا دقیقا بر خلاف این روند عمل خواهد کرد و اقدامات انبساطی خود را ادامه خواهد داد ، زیرا اقتصاد این ناحیه در شرایط انقباض اقتصادی است و باید نیرویی باعث تحریک بازار کار و سرمایه گذاری شود . بنابراین پیش بینی می شود که دلار امریکا در ماه های پیشرو با رشد در برابر یورو و ین و دیگر ارزهای مهم مواجه خواهد شد که در نتیجه می تواند بر روند صعودی قیمت نفت خام تاثیر منفی بگذارد .
رشد عرضه نفت در امریکای شمالی
در مقدمه این تحلیل اشاره مختصری به این موضوع شد و از انجا که این موضوع بسیار مهم و حیاتی است ، باید به دقت ان را زیر ذره بین قرار داد . در زیر نمودار عرضه کنندگان بزرگ نفت جهان در سال ۲۰۱۱ قابل مشاهده است که با ارقام سال ۲۰۱۲ تفاوت چندانی ندارد .
تولیدات نفت امریکا و کانادا رشد عجیبی را طی سالهای اخیر داشته است که این تولیدات در دسته تولیدات غیر اوپک نام گذاری می شود . پیش بینی رشد عرضه نفت غیر اوپک به سمت بالا بازنگری شده است ، مثلا پیش بینی شده که عرضه نفت امریکای شمالی از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ ، (۳.۹) میلیون بشکه در روز افزایش داشته باشد . اگرچه رشد عرضه نفت غیر اوپک در سال جاری ، قدرتمندتر از سال ۲۰۱۲ است ، اما این افزایش با کاهش ظرفیت تولید اوپک خنثی شده است .
چندین عضو از کشورهای عضو اوپک با موانع جدیدی در کشورهای خود مواجه شدند که به بهار عربی شهرت یافته است . بهار عربی باعث کاهش سرمایه گذاری و رشد ظرفیت در ان کشورها شد . ریسکهای امنیتی هم در حال افزایش است ، زیرا ممکن است برخی قوانین نفتی و شرایط سرمایه گذاری در اینده تغییر کند . در بین کشورهای اوپک ، تنها عراق بوده که رشد ظرفیت و رشد سرمایه گذاری داشته ، اما همین عراق هم دارای مشکلات متعددی است . مشکلات اجرایی ، تاخیر در پرداخت پاداش قرارداد ، عدم توافق برای پرداخت بین اربیل و بغداد ، و افزایش خطرهای امنیتی به خصوص در ماه های جولای و اگوست (دو ماه اخیر) که صحنه های کشتار سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ را به یاد می اورد ، باعث کاهش پیشرفت عراق در این امر می گردد . کاهش ظرفیت تولید کشورهای اوپک ، با افزایش بیش از انتظار ظرفیت عربستان خنثی شده است .
در جمع بندی این بخش باید گفت که افزایش عرضه جهانی تقریبا بین کشورهای اوپک و غیر اوپک به میزان مساوی تقسیم شده است و به احتمال زیاد شرایط اینده هم همینگونه خواهد بود .
ماورای رشد عرضه
بازار نفت بدون اغراق یکی از پیچیده ترین بازارهای کالا در جهان است و مصرف کنندگان و تولیدکنندگان متفاوت در اقصی نقاط جهان باعث شده تا سرنوشت این بازار با مسائل زیادی گره بخورد . یکی از پیچیدگی های بازار نفت این است که نمی توان دگرگونی های این بازار را در یک عامل جستجو کرد .
اگر بخواهیم به دوره بلند مدت ۵ ساله نگاه داشته باشیم ، به لیست بلند بالایی برخورد می کنیم که شامل فاکتورهای زیادی می شود . تاثیر بلند مدت قیمتهای بالای نفت ، اقتصاد جهانی که شامل بحران بدهی ناحیه یورو و کاهش رشد اقتصادی چین می باشد ، تحولات سیاسی و اجتماعی در منطقه خاور میانه و چالش غرب بر سر حل بحران سوریه و برنامه اتمی ایران و موارد دیگر . در حالیکه عدم اطمینان از شرایط اقتصادی و سیاسی مناطق مهم نفتی جهان ادامه دارد ، پیشرفت های اخیر در رشد عرضه نفت امریکای شمالی به عنوان عاملی مهم برجسته شده است و راهی که تقریبا تمام فاکتورها بر بازار تاثیر دارند را روشن نموده است . همین افزایش عرضه بود که باعث شد تا سال گذشته در نبود برخی عرضه کننده ها ، بازار نفت دچار تلاطم انچنانی نشود . تحلیلگران پیش بینی می کنند که این عامل کماکان نقش قدرتمند خود را دارد و در سال جاری هم نقش افرینی خواهد کرد .
نتیجه گیری
در تحلیل بالا ، تغییرات اساسی بازار نفت هم در بخش عرضه و هم در بخش تقاضا طی ۵ سال اینده ارائه شد . اما اگر به تحلیل دقت کنید ، متوجه ابهامات مختلفی می گردید که نمی توان برای انها پاسخ درستی یافت و این همواره بخش جدا ناشدنی بازار نفت جهانی می باشد . بازار نفت همواره در بلند مدت پر از ابهام بوده و شرایط ژئوپلیتیک منطقه خاور میانه به خصوص با شروع قرن ۲۱ ، در افزایش این ابهامات نقش داشته اند .
در گذشته می توانستیم حداقل شرایط کوتاه مدت بازار نفت را روشنتر پیش بینی کنیم ، اما شرایط خاور میانه در طرف عرضه کنندگان و کشورهای توسعه یافته در طرف تقاضاکنندگان به قدری پیچیده شده که نمی توان برای حل مسائل انها به تاریخ مشخصی اشاره نمود . به عنوان نمونه به شرایط سخت بحران سوریه توجه کنید . البته سوریه به تنهایی هیچ نقشی در عرضه نفت جهان ندارد ، زیرا سالهاست که توسط امریکا و اروپا تحت تحریم به سر می برد و زیرساختهای انرژی این کشور نیز در جنگ داخلی از بین رفته است . مسئله اصلی ان است که این کشور در نزدیکی لوله های مهم نفتی و ابراهه هایی قرار دارد که بیشتر نفت جهان از ان عبور می کند . اما پرداختن به بحران سوریه باعث ایجاد سوالات زیادی می گردد که همه تقریبا بدون پاسخ می مانند و بیشتر سوالات حول محور گسترش این جنگ است . مثلا یکی از سوالات این است که اگر امریکا به سوریه حمله کند ، ایا حزب الله هم به اسرائیل حمله خواهد کرد یا خیر و اگر حمله کند ، ایا ابعاد این جنگ در منطقه ای که بیشترین ذخایر نفت را دارد گسترده تر نخواهد شد و به همه کشورها به خصوص عربستان سعودی که دومین تولید کننده بزرگ نفت جهان است تسری پیدا نخواهد کرد ؟ مسئله بحران مصر و برنامه اتمی ایران را هم می توان به موضوع سوریه اضافه نمود .
با این حال می توان با احتمال زیاد گفت که بحرانهای خاور میانه که در سال ۲۰۱۲ توانستند به تنهایی قیمت نفت برنت را در بالای سطح ۱۰۰ دلار حمایت کنند ، به زودی به پایان نخواهد رسید و تا پایان سال ۲۰۱۳ میلادی همواره حضور جدی خواهند داشت و از قیمتهای کنونی حمایت خواهند نمود . اگر به سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ نگاه کنیم می بینیم که در اوج بحران بدهی اروپا و خبرهای ناامید کننده از رشد اقتصادی کشورهای این ناحیه ، قیمت نفت در سطوح بالا حمایت شد که ناشی از تحولات خاور میانه و موضوع هسته ای ایران بود . هم اکنون با وجود اینکه رشد اقتصادی امریکا می تواند بر خلاف گذشته باعث کاهش قیمت نفت شود و بسیاری به کاهش رشد اقتصادی چین نظر دارند که ان هم می تواند قیمت نفت را کاهش دهد ، اما تحولات خاور میانه دوباره از قیمت نفت حمایت خواهد کرد و ان را در سطوح فعلی حمایت خواهد نمود .