بازار جهانی سنگ اهن
بازار جهانی سنگ اهن از سال ۲۰۰۰ دچار تغییراتی شده است که دلیل این تغییرات ورود چین به بازار بود . در دهه اول قرن بیست و یکم ، چین به بزرگترین تولید کننده فولاد و بزرگترین مصرف کننده سنگ اهن در جهان تبدیل شد . بنابراین در نظر گرفتن شرایط چین در تولید فولاد و مصرف سنگ اهن از اهمیت ویژه ای برخوردار است که بخش عمده ای از تحلیل بازار سنگ اهن نیز به همین موضوع اختصاص دارد .
هم چنین قیمت سنگ اهن در سال ۲۰۰۰ کمتر از ۲۰ دلار در هر تن بود و در سال ۲۰۱۱ به حدود ۲۰۰ دلار هم رسید که البته بعد از ان کاهش داشت . در مقام مقایسه ، بازار نفت خام جهانی که تنها بازار کالایی است که بزرگتر از بازار سنگ اهن می باشد ، زمانی که در سال ۲۰۰۸ ، به رکورد قیمتی ۱۴۷ دلار رسیده بود ، تنها نیمی از رشد قیمت سنگ اهن از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ را تجربه نمود که این موضوع هم تنها می توانست تحت تاثیر حضور پر رنگ کشور چین در بازار سنگ اهن باشد .
قیمت سنگ اهن در سپتامبر ۲۰۱۲ به ۸۶ دلار رسید که کمترین قیمت سه سال اخیر است و دوباره دلیل ان چین بود ، اما تفاوت ان با زمانهای گذشته این بود که اینبار چین با افت اقتصاد خود مواجه شده بود . در حال حاضر هم پیش بینی می گردد که قیمت سنگ اهن تا پایان سال ۲۰۱۳ به ۱۲۶ دلار بسد که البته کمی بعید به نظر می رسد . از طرفی پیش بینی کوتاه مدت قیمت سنگ اهن به جای انکه بر مبنای علم باشد ، بیشتر یک کار هنری است و همین موضوع بازار سنگ اهن را کمی پیچیده می کند . اما در بلند مدت ، می توان بر اساس داده ها به پیش بینی علمی در مورد اینده سنگ اهن اقدام نمود .
چین متمدن و افزایش شهر نشینی
از ساختن شهرهای جدید ، تا ساختن ریل راه اهن ، تقاضای فولاد چین در حال تغذیه انقلاب صنعتی چین مدرن می باشد که این تقاضا به نوبه خود ، بر ماده اولیه خام تولید فولاد یعنی سنگ اهن هم تاثیر گذار است . سنگ اهن که اگر در زیر پاهای ما باشد ، هیچ ارزش افزوده ای ندارد ، به لطف همین انقلاب صنعتی طی چند دهه اخیر رشد فوق العاده ای داشت . به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ ، کل محموله سنگ اهن که از طریق کشتی به چین وارد شد برابر با ارزش ۲۲۰۰ تلویزیون صفحه تخت بود ، اما ۵ سال بعد و در ۲۰۱۰ ، به لطف افزایش پی در پی در قیمت سنگ اهن و کاهش قیمت تلویزیون ، ارزش محموله سنگ اهن برابر با ۲۲۰۰۰ تلویزیون بود .
اشباع شدن چین
اما این پایان ماجرا نیست و تشنگی چین به سنگ اهن که باعث رشد قیمت ان شده بود شروع به زوال کرد ، چرا که اقتصاد این کشور شروع به کوچکتر شدن کرد و ظرفیتهای صنعتی با افت مواجه شد . چین هم اکنون دو سوم سنگ اهن جهان را وارد می کند و تخمین زده شده که میزان ظرفیت اضافی فولاد این کشور می تواند برای ساختن ۳۵۰۰ ساختمان ” امپایر استیت ” در نیویورک کافی باشد . بنابراین مسلما چین از مصرف سنگ اهن خود خواهد کاست و هیچ کشور دیگری در جهان نمی تواند جای خالی شده چین را پر کند . شاید از همین روی است که تحلیلگران کاهش شدید قیمت سنگ اهن را طی سالهای اتی پیش بینی می کنند که ناشی از مازاد شدید عرضه در بازار است . برخی پیش بینی ها حکایت از این دارد که قیمت سنگ اهن تا سال ۲۰۱۵ به نصف میزان کنونی کاهش خواهد یافت .
مازاد عرضه به واسطه افت تقاضای چین
این کاهش قیمت سنگ اهن باعث هدر رفتن میلیاردها دلار سود شرکتهای معدنی خواهد شد که به دلیل افزایش قیمت چند سال اخیر ، تولید سنگ اهن خود را به شدت افزایش داده بودند . هم چنین درامد کشورهایی مثل استرالیا و برزیل که صادرات سنگ اهن نقش پر رنگی در درامد انها دارد نیز کاهش خواهد یافت . پیش بینی می شود که سه شرکت بزرگ معدنی جهان که شامل ” ویل ” ، ” ریو تینتو ” و ” بی اچ پی بیلیتون ” به همراه یک شرکت معدنی دیگر استرالیایی تا پایان سال ۲۰۱۳ به تولید حدود یک میلیارد تن سنگ اهن بپردازند . این تولید ۲۰۰ میلیون تن بیشتر از میزان پیش بینی شده واردات سنگ اهن چین در همین زمان می باشد .
تولید ناخالص داخلی چین و ارتباط ان با مصرف سنگ اهن
مصرف سنگ اهن به شدت با رشد اقتصادی چین گره خورده است و از معدود مواد معدنی است که چنین شرایطی دارد . بنابراین با کاهش رشد اقتصادی در چین ، مصرف سنگ اهن هم کاهش می یابد . مصرف دیگر فلزات هم به رشد اقتصادی چین بستگی دارند ، اما مثلا مس استفاده های گسترده تری دارد و از صنعت برق تا چیپهای کامپیوتری را شامل می گردد ، در حالیکه استفاده از سنگ اهن به این گستردگی نیست .
مصرف فولاد خام چین در سال ۲۰۱۲ به ۸۰ کیلوگرم به ازای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص داخلی رسید ، حال انکه این رقم در سال ۲۰۰۵ به ۱۵۵ کیلوگرم رسیده بود . مصرف سنگ اهن چین نیز در سال ۲۰۱۲ به ۱۲۰ کیلوگرم به ازای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخلص داخلی رسید ، حال انکه این شاخص هم نسبت به رقم ۲۳۶ کیلوگرم سال ۲۰۰۵ کاهش قابل ملاحظه ای داشته است . اما مسئله اصلی ادامه این روند است و تحلیلگران این روند نزولی در مصرف فولاد و سنگ اهن چین را ادامه دار پیش بینی می نمایند . هم چنین دولت چین سعی بر کاهش سرمایه گذاری در زیر ساختها و تمرکز بیشتر بر افزایش مصرف شهروندان دارد . یک تحلیلگر که پیش بینی کرده قیمت سنگ اهن در سال ۲۰۱۵ به ۷۵ دلار خواهد رسید گفته است : << اگر رشد تقاضای چین واقعا کاهش یابد ، ما نمی توانیم به کشورهای دیگر برای پر کردن جای خالی چین دل ببندیم . >>
اگر رشد اقتصادی چین در سال جاری بر اساس پیش بینی ها به (۷.۵) درصد برسد (که کمترین رشد اقتصادی طی ۲۳ سال گذشته می باشد) ، مصرف سنگ اهن چین به ازای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص داخلی به ۱۱۸ کیلوگرم خواهد رسید و مصرف فولاد خام نیز به (۷۸.۸) کیلوگرم . پیش بینی می شود که رشد اقتصادی چین تا سال ۲۰۲۰ کاهش ۵ الی ۶ درصدی داشته باشد که این بخش عمده ای از مصرف سنگ اهن چین را خواهد کاست . اگر بخواهیم سناریوهای دیگر رشد اقتصادی چین را بررسی کنیم ، می توانیم به عنوان نمونه رشد اقتصادی ۵ درصدی را بررسی کنیم که در این صورت مصرف سنگ اهن به ۱۱۵ کیلوگرم به ازای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص داخلی خواهد رسید .
شرایط عرضه سنگ اهن و بازار قراضه فولاد
در حالیکه هزینه تولید هر تن سنگ اهن برای شرکتهای بزرگ معدنی جهان مانند ” ویل ” برزیل ، ” ریو ” و ” بی اچ پی ” استرالیا بین ۳۰ تا ۵۰ دلار می باشد ، حتی اگر پیش بینی برخی تحلیلگران مبنی بر کاهش قیمت سنگ اهن تا ۷۵ دلار در سال ۲۰۱۵ محقق گردد و بعد از ان نیز رشد قابل ملاحظه ای اتفاق نیفتد ، باز هم تولید سنگ اهن برای انها سودمند بوده و حاشیه سود نسبتا بالایی دارند . اما شرکتهای کوچک و رقبای جدید که هزینه تولید برای انها به ۱۰۰ دلار در هر تن می رسد با سر به دیوار خواهند خورد . با توجه به اینکه عرضه سنگ اهن به طور کلی در دستان شرکتهای بزرگ است و در صورت نبود رقبای دیگر انها به افزایش تولید اقدام خواهند نمود ، بنابراین انتظار نمی رود که تولید ان با کاهش چشمگیری مواجه گردد .
از طرفی استفاده فزاینده چین از قراضه فولاد طی سالهای اخیر نیز عامل دیگری برای کاهش تقاضای سنگ اهن می باشد . بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ ، مصرف سالانه قراضه در چین ۲۵ درصد رشد کرد و به حدود ۱۲۰ میلیون تن رسید . همین موضوع به علاوه دلایل دیگری که در بالا ذکر شد باعث شده تا شرکت ” گلدمن ساکس ” ، پیش بینی قیمت سنگ اهن برای سال ۲۰۱۵ را به ۸۰ دلار کاهش دهد .
ایا می توان به دیگر کشورها امید داشت؟
اگر به خارج چین نگاه کنیم ، پیدا کردن بازارهای جدید کار مشکلی است . تنها جانشین احتمالی چین می تواند هند باشد که از نظر جمعیت و پتانسیلهای ان برای شهرنشینی هم ردیف چین است . اما هند به اندازه کافی معادن دارد تا سنگ اهن مورد نیازش رو از خاک خود استخراج نماید و به واردات تقریبا بی نیاز است . ذخایر سنگ اهن هند در سال ۲۰۱۰ به حدود ۲۹ میلیارد تن رسیده بود که خلوص اهن ان ۶۵ درصد است ، در حالیکه خلوص اهن سنگ اهن موجود در خاک چین به طور متوسط ۱۵ درصد می باشد .
بیرون از اسیا ، می توان به افریقا اشاره نمود که انجا نیز به میزان کافی سنگ اهن وجود دارد که توسط افریقای جنوبی تامین می شود . این کشور با ذخایر (۹.۳) میلیارد تنی خود ، نیمی از عرضه سنگ اهن قاره افریقا را تامین می نماید .
نتیجه گیری
همانطور که در اول تحلیل هم ذکر شده بود ، پیش بینی کوتاه مدت قیمت سنگ اهن تقریبا یک هنر است ، اما پیش بینی بلند مدت ان را می توان با روش های علمی انجام داد . برای کوتاه مدت ، نمی توان به هیچ وجه انتظار افزایش قیمت سنگ اهن را داشت و شاید تا پایان سال جاری میلادی ، قیمتها در همین حوالی نوسان کنند .
اما برای بلند مدت تغییرات قیمت قابل توجه خواهد بود که ناشی از شرایط سخت بازار سنگ اهن می باشد که به طور مبسوط در بالا بدان اشاره شد . تنها نکته ای که شاید برای همه تحلیلگران پنهان باشد ، شرایط عرضه در بازار است که البته سعی شد به گوشه ای از ان اشاره شود . باید دید که شرکتهای بزرگ معدنی در جهان چگونه به کاهش قیمت احتمالی سنگ اهن واکنش نشان می دهند و ایا انها می توانند مانند گذشته به یگانه تعیین کننده قیمت در این بازار تبدیل شوند یا خیر .