گزارش بازار امروز دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
آخرین تحلیلها
گزارش بازارامروزدوشنبه ۲۷ اسفند۱۴۰۳
خلوت و تلخ …
امروز بازار روز نسبتا خلوت بی رمق و تلخی را پشت سرگذاشت و شرایط خوبی را شاهد نبودیم . امروز بازار را در حالی پیش بردیم که در سکوت نبود خودروییها و پایان فشار فروش ناشی از تسویه اعتبار و نقد کردن ابتدا بد نبود و کمی مثبت بود ولی کم حجم پیش رفت و رفته رفته منفی شد … تقریبا برای بسیاری سال به پایان رسیده و در وقتهای اضافه هستیم و در وقت اضافه معمولاً همه منتظر سوت پایان ، کسی کار متهورانه ای نخواهد کرد و همین موضوع به معاملات در بازار هم منتقل شده و شاهد یک آرامش نسبی توأم با افت در تحولات و شرایط بازار بودیم . به واقع میتوان انتظار داشت که شرایط در سهمهای بازار در موقعیتی است که میتواندبا کوچکترین خبر شرایط بهتری به خود بگیرد و با یک حرکت هم منفی شود … ولی بارها نوشتیم در صورت بروز یک آرامش سیاسی پایدار، یک موج مثبت ایجاد میشود . بازار چشم به تحولات و اخبار و اتفاقات پیش رو دارد و سعی میکند خود را با آن تطبیق دهد که شاید در این چند روز باقیمانده چشم و گوش همه بیشتر به دو سمت و دو حوزه دوخته شده باشد اولی موضوع سیاسی و دومی دوباره بحث داغ دلار اگر نگوییم این دو عامل قطعاً و حتماً اما میتوان گفت که با قریب به ۷۰ درصد اثرگذاری دو عامل بسیار خاص حاضر و بارز در بازار هستند این دو عامل تحولات مختلفی را طی این چند روز داشته و البته در کنار این دو خبرها، گزارشها و فضای شرکتها نیز میتواند در مسیر بازار به خصوص در چهار روز پیش رو موثر باشد …
اما دوباره شاهدیم که تحولات و اخبار بعد از جنگ یمن کمی بالا گرفته و سفر سریع السیر عراقچی به عمان سپس رشد دلار دوباره ذهنها را آشفته کرده است بسیاری بر این عقیدهاند که دلار همواره دماسنج لایههای پنهان سیاست گذاری و سیاست است که خود را در قیمت دلار نشان میدهد طی این چند وقت گذشته هر بار افزایشی از این جنس داشتیم شرایط سیاسی هم رو به روال و رو به بهبود نبوده است از همین رو افزایش نرخ ارز این چنینی و ناگهانی بسیاری را نگران میکند البته ممکن است بخشی به خاطر خریدهای آخر سال و مسافرتهای قشر مرفه جامعه باشد که به آن طرف میروند و تقاضای دلار دارند اما هرچه که هست این افزایش نرخ در این شرایط کمی برای بازار غیر منتظره بوده …
به طور کلی رخدادهای سیاسی طی این چند روز در درجه بحران و جوش خود قرار دارد بازار هر لحظه میتواند با هر خبری تغییرات شگرفی را داشته باشد مگر نه این است که ما در سال گذشته نیز در همین روزها دقیقاً همین شرایط را داشتیم و حتی در تعطیلات عید بازدهی خوبی را گرفتیم اما ناگهان سیزده به در آن اتفاق شوم و تلخ رخ داد و سرآغاز یک سلسله رویدادهای عجیب در کشور و بازار شد بخشی از ترس بازار از رویدادهای سیاسی از همین روست که به نظر ترس درستی است اما قیمتها آنقدر غیرمنطقی و عجیب کم شدهاند که این ترس را پوشش میدهند اتفاق یمن و واکنش بازار نشان داد که بازار آنقدر کتک خورده و آنقدر از این تحولات منفی اثر گرفته که بمباران یمن نمیتواند خیلی حال او را دگرگون سازد.
اما یک نکته را در این میان و به طور کلی در نظر بگیرید ما در فضایی قرار داریم که همچنان جریان پول ورودی به بازار قوی نیست و ما شاهد هستیم که همان پول بر و بچههای بازار بین سهمها و گروههای مختلف میچرخد این موضوع را برای چه عرض میکنیم به این دلیل که وقتی میگوییم که پول جدیدی وارد بازار نشده یعنی اگر قرار است تغییر و تحولی رخ دهد با همین پولهای فعلی باید رخ دهد و این پولها قابلیت ایجاد طول موجهای بزرگ را ندارد مگر در یک حالت و آن حالت حالتی است که صندوقهای طلا و یا بازار موازی بازار با افت و اصلاح مواجه باشد و ما این طرف شیفت جریان پول را شاهد باشیم اما با نگاهی به دو بازار کنار دست بازار سرمایه میبینیم که نرخ سود و صندوقها در اوج قله اقتدار و بازدهی خود قرار گرفته فیکس ها که ۳۵ درصد است و صندوقهای طلا هم که هر روز رکوردهای جدید را میشکنند… پس جریان پول به سختی به این سمت بیاید …
پس ما شیفت جریان پول از این دو بازار را تا وقتی تر و تازه و زنده و اخبار خوبی دارند نخواهیم داشت و با همین پولهای داخل باید سر کنیم و نکته مهم این است که این پولها نمیتوانند نه طول موج بزرگ ایجاد کنند نه همه بازار را با هم حرکت دهند و همین میشود که بازار بعد از دو روز مثبت ناگهان ریپ میزند یا نیم ساعت خوب است و ۳ ساعت زیر دلش درد میکند … اما پس ما به چه امید و چه انتظاری اینجا نشستهایم ؟! بهتر است این سوال را با خود مدام تکرار کنید که آیا ریسکی که در این بازار متحمل میشویم با پاداش و ریواردی که پیش روی ماست همخوانی دارد یا خیر …معتقدیم در بازارهایی نظیر بازار سکه سپرده و مواردی شبیه آن ریسکها کم نیستند البته در بازار ارز و سکه و صندوقهای طلا را عرض میکنیم ریواردهای آنها نیز به شکل معقول و منطقی یش میرود بحث ما اینجاست که ما در بازار سرمایه در این فضا و در این شرایط و حتی با سرعت رشد نرخ ارز و متعادل شدن نیما میتوانیم به ریواردها و پاداشها و جایزههایی دست پیدا کنیم که حضور ما در این بازار را توجیه کند و در واقع این تنها مزیت ماندن در بازار است این مزیت با ۳ شکل ایجاد خواهد شد… یعنی اگر این ۳ شکل وجود داشته باشد ماندن در بازار منطقی است در غیر این صورت …
مزیت و رویداد اول بی شک بستر آرامش سیاسی و یا عدم وقوع یک بحران عجیب و غریب است اصلاً شک نکنید و این موضوع را فراموش کنید اگر ریسکهای سیاسی به هر دلیلی افزایش پیدا کند تجربه این مدت به ما نشان داده بازار سرمایه بازاری بازنده و بازارهای رقیب برنده خواهند بود البته دیگر خیلی بازار رقیبی باقی نمانده اگر سری به بقیه بازارها هم بزنید مثلاً حتی بازار خودرو مسکن و سایر بازارها وضع و حالشان از ما بورسیها بدتر است این نکته را این میان بگوییم که فعالان بازار خودرو مسکن هم همین حالا همین محاسبات ما را دارند که ارزش دلاری داراییهایی که دارند آب شده و خود را با بازدهی بازارهای موازی مقایسه میکنند پس اگر صحبت از بازار رقیب میشود بیشتر بازار ارز و سکه و طلا و مواردی از این دست است ، افزایش ریسک سیاسی باعث خواهد شد بازار ما به عنوان بازاری نه بازنده از خود که بازنده از بازارهای رقیب معرفی شود این بدان معناست که بله ممکن است با افزایش ریسک سیاسی نرخ دلار افزایش پیدا کند و بازدهی را نیز در بازار شاهد باشیم اما ممکن است این بازدهی از بازارهای رقیب و تورم کمتر باشد و یا به واقع به ریسکی که میپذیریم نیارزد …
پس یکی از مزیتهای ماندن در بازار عدم وقوع بحرانهای عجیب و غریب سیاسی است این نکته را هم اشاره کنیم که وقتی میگوییم بحران عجیب و غریب ، زدن یمن و جاروجنجالهای رسانهها و اظهار نظرها برای ما بورسیها که تنمان پر از زخم چاقوهای ریز و درشت سیاست است بحران حساب نمیآید اینها دیگر نمک کار ما شده بحران منظور به شکل واقعی بحران است که نمونههای آن را در چند وقت گذشته شاهد بودیم به واقع در بحران سیاسی حال بازار سرمایه نمیتواند حال منطقی و مساعدی باشد و مزیتی برای ماندن ندارد و درست برعکس در آرامش و کم تلاطمی سیاست بازار سرمایه قابلیتهای قوی برای رشد خواهد داشت
مزیت دوم اتفاقیست که در این چند روز شاهدش بودیم ولی امروز کمی عقب نشست … ولی دیروز بازار با شنیدن آن انرژی تازهای گرفته بود و آن هم اینکه بازاری که با سوگ از دست دادن همتی در جایگاه وزیر اقتصاد خود را تنها میدید با بهبود سیاستهای ارزی و ایجاد اتفاقات بهتر در نرخ دلار توافقی کمی امیدوارتر شده شجاعت و انرژی بیشتری پیدا کرده است به واقع مزیت دوم بازار میتواند این منطق آرام و آهسته تعدیل نرخ دلار توافقی باشد که مزیتهای ویژهای برای بازار عقب مانده از همه چیز بازار سرمایه خواهد بود
و مزیت سوم چیزی است که ما آن را تکیه بر کدال میدانیم از خبرها و اتفاقات شرکتها افزایش سرمایهها بگیر تا گزارش فروش و سود میتواند یک چیز را به چشم بازار بیاورد و آن هم ارزندگی است و هیچ شکی در این نداریم که ارزندگی تنها مزیت و مبنایی است که دیر یا زود به شکل قطعی تاکید میکنیم به شکل قطعی قابلیت اثرگذاری قوی بر قیمتها را دارد و شاید کمی زمان بگیرد تا قیمتها با آن خود را تطبیق دهند اما شبیه وعده الهی قطعی است هیچ مقطعی نبوده که بازار ارزندگی ویژهای را پیدا کرده و واکنشی نشان ندهد از همین رو با چراغ باید به دنبال این سه عامل گشت که اگر این سه عامل و سه اتفاق در بازار اتفاق بیفتد و تکرار شود میتوان به بهبود و رونق جدی و ریوارد مناسب در مقابل ریسکهای قابل پذیرش و در مقایسه با بازارهای رقیب شاهد بود . در غیر این صورت لنگ زدن هر یک مزیت عمده بازار را از بین می برد …
همانطور که در ابتدا عرض کردیم یکی از مهمترین این آیتمها خبرها و رویدادها و اتفاقات سیاسی است که بهتر است در این چند روز تعطیلات پیش رو خوب این موضوع را دنبال کرده. بسیاری از خط مشها و اتفاقات و شرایط در این چند روز میتواند مسیر کل بازار را نشان دهد و البته یک نکته را هم عرض کنیم ما ۶ ماه ویژه خاص و پرتلاطم را داریم و بی تعارف همین حالا که سال ۱۴۰۳ به پایان میرسد و ۱۴۰۴ آغاز میشود اگر حال و حوصله و دل و دماغ این استرسها و این اتفاقات را ندارید بهتر است از همین امروز چهارگوشه این بازار را ببوسید و بروید . سال ۱۴۰۴ سال پرمخاطره و پرخبری برای اهل سیاست و اهل اقتصاد است نمیدانیم به گرد ۱۴۰۳ میرسد یا خیر اما فکر میکنیم جنس رویدادهای ۱۴۰۴ به خصوص در شش ماه اول جنس ویژه و خاص و متفاوتی برای اهل اقتصاد است پس با علم به این سه مزیت که برای بازار ایجاد میشود و همچنین ریسک به ریوارد بازارهای رقیب و بازار سرمایه و ریسک پروفایل خودتان نسبت به این ماندن و نماندن و رفتن و بودن تصمیم گیری کنید و این را با خود ببرید و بدوزید که ممکن است چالشهای زیادی در این مسیر داشته باشیم …
آنقدر موضوع حرف زیاد است برای گفتن که میتوانیم بنویسیم و بگوییم اما قصد داریم در این دو روز پایانی مروری بر رویدادهای خاص و ویژه سال ۱۴۰۳ داشته باشیم که اصلاً در یک لیگ دیگر بازی میکرد سعی میکنیم آنها را تا حدودی لیست کرده و بر اساس هرچه ذهن یاری میکند بیان کنیم و البته سعی خواهیم کرد کمی متفاوتتر به ماجرا نگاه کنیم با محوریت بازار به بررسی آن بپردازیم
همه چیز از سیزده به در آغاز شد از آن رویداد عجیب که جرقه تحولات ریز و درشت منطقه را رقم زد و البته باید اشاره کرد که قبل از آن همه چیز از آن اکتبر عجیب و غریب آغاز شده بود که دامنه آن آتش همه چیز را با خود سوزاند و هنوز با خود میگوییم آن ماجرا چه حرکت عجیبی بود که رخ داد و اینطور همه را به حاشیه برد به هر حال در ۱۳ فروردین اسرائیل به شکل علنی و عملی جنگ را آغاز کرد و با زدن مستشاران ایرانی و کنسولگری تقریباً که نه دقیقاً چنگ و دندان را نشان داد بعد از آن نوبت به والیبال اتفاقات نظامی رسید و وعده صادق ۱ عملیاتی شد و حالا شما تصور کنید در این بین بازار سرمایه هاج و واج و منفی در حال نگاه کردن است بعد از وعده صادق اتفاقات داخلی بازار و رویدادهای اقتصادی و زدن جیب شرکتها روال شده بود و روزهای منفی بازار را رها نمیکرد .
این را برای اولین بار است که مینویسیم درست در روزهای قبل از سقوط هلیکوپتر بازار به واسطه تحولات مختلف به شدت منفی بود قصد بر این بود که فردا یا روزهای بعد از آن رئیس سازمان بورس با رئیس جمهور در مورد بحران بورس صحبت کند و حتی این را میدانیم که قرار بود اگر بازار منفی باشد در یک اقدامی نمادین دستور تعطیلی یک یا چند روزه بازار از سوی سازمان بورس صادر شود که ناگهان آن اتفاق رخ داد و همه چیز به هم ریخت و البته تعطیلی یک روزه بازار هم رخ داد اما به بهانه دیگر
سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور یکی از آن اتفاقاتی بود که در تاریخ این کشور بیسابقه بود اما در سال ۱۴۰۳ ما آن را شاهد بودیم و به نظر این موضوع سرآغاز اتفاقات مختلف دیگری شد که به آن اشاره خواهیم کرد سقوط هلیکوپتر کشور را در یک سکوت عجیب و فضای بی حرکتی پیش برد و همه هاج و واج مشغول تماشا بودند بازار ناگهان به دل دنیای سیاست افتاد و انتخابات شکل گرفت
انتخابات و مناظرهها و اتفاقات آن یکی از اتفاقات خاص و ویژه بازار بود که البته چشم همه با آن دوخته شده بود و همه چشم انتظار آن بودند البته نمیتوان این را هم در نظر نگرفت که بورسیها طبق معمول بیش از اندازه به هیجان انتخابات دل خوش کرده بودند و خوشبین بودند و آنچه در نهایت فکر میکردیم با آنچه به وقوع پیوست تفاوتهای زیادی داشت . این را هم بگوییم مردم و همه کسانی که رای دادند اتفاقات همه چیز را درست پیش بینی کرده بودند انها میدانستند چه چیزی در انتظار این کشور است به پزشکیان رای دادند که مسیر تغییر کند اما … بگذریم …
انتخاب پزشکیان و کابینه اتفاقات روال تیرو مرداد بود تا ۹ مرداد که تقریبا تنفیذ و تحلیف صورت گرفت و به ۱۰ مرداد رسیدیم که یکی از تلخ ترین روزهای بازار بود و ترور هنیه در تهران بود که یکی از سریعترین و تلخ ترین ریزش های بازار بود . بعد از ان با نشستن دولت کمی فضا بهتر شد و پیش رفت تا اتفاقات تلخ ۶ ماهه اول با برایندی منفی به پایان برود …
برای مشاهده ادامهی این تحلیل باید وارد حساب کاربری خود در بتاسهم بوده و اشتراک فعال داشته باشید.
برای ورود روی دکمه زیر کلیک کنید