گزارش بازار امروز یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
آخرین تحلیلها
گزارش بازارامروزیکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
منو رها نمیکنه …
حکایت بازار هم شده حکایت این شعر هایده که غم و ریسک انگار با بازار زاده شده و او را رها نمیکند و برمیگردیم تا ببینیم کسی نیست و کمی خوشحال باشیم می بینیم بازهم این غم و ریسک و فشار فروش داره دنبال ما بورسی ها میاد … از استیضاح همتی بگیر تا نامه و پاسخ به نامه …
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که بعد از رخدادهای روز گذشته و صحبتها و سخنرانیها طبیعی بود که جو منفی باشد ولی از سوی دیگر تقریباً میتوان به این جمعبندی رسید که شوک اولیه خبرهای منفی تا حدودی خالی شد و البته این را هم باید پذیرفت که پیشبینی فروشندگان دیروز در موضعگیریها درست بوده البته این میان هر کسی از ظن خود پیغام و پسغامها و پاسخها را برداشت میکند اما به نظر آنچه روشن و شفاف است این بوده که ایران حاضر به مذاکرهای که آمریکا برای او ترسیم کرده نیست و همین موضوع دلیل فشار فروش دو مقطع گذشته بازار بوده است البته این بار به نظر سرعت خالی شدن هیجان منفی سریعتر بوده و امروز حجم صفوف فروش کمی کمتر و دلگرم تر کننده بود . ببین کار به کجا کشیده که کم شدن صفوف فروش را دلگرم کننده می بینیم …
اگر بخواهیم کمی شفاف و روشن در مورد اتفاقات صحبت کنیم باید اذعان داشت منفی این دو روز بازار به واسطه واکنش قبلی بود که بازار در مواجه با خبرهای منفی بروز داده بود و این بار از ترس تکرار آن ، سهامداران حسابی عرضه کننده سهام در بازار دیروز بودند امروز با به وقوع پیوستن این ماجرا فشار کمی کمتر بود اما هنوز حاشیهها تمام نشده … حقیقت امر جدال این روزهای بازار که فکر میکردیم با آرامش سیاسی میتواند فضای بهتری را به وجود بیاورد تبدیل به میدان نبرد دو دیدگاه و دو جریان سیاسی شده است که امروز در مورد آن صحبت میکنیم دیدگاه اول این را بیان میکند که بازار در نقاط حداقلی خود قرار دارد وضعیت بنیادی بازار بد نیست قیمتها به سطوح حداقلی خود رسیدهاند رشد دلار به هر حال باید خود را جایی نشان دهد ارزش دلاری بازار با در نظر گرفتن عرضه های اولیه زیر ۱۰۸ میلیارد دلار و بدون در نظر گرفتن آنها به رقم باورنکردنی ۷۰ میلیارد دلار رسیده .همین نمودار ارزش دلاری بازار کف کانالی چند ساله است و البته این نمودار اوج فقیر شدن اهالی بازار را نشان میدهد نقشی شبیه شاخص فلاکت دارد !! این دسته از افراد معتقدند ریسکهای سیاسی همیشه هست و چیز جدیدی نیست و این موضوع نیز ادامه خواهد داشت و آثار این ریسکها خود را در نرخ ارز و سپس اکثر داراییها منجمله بازار سهام و سرمایه نشان میدهد…
خوشبینی خاص این گروه باعث میشود بازار همیشه خریداران خوبی را داشته باشد و البته بخشی از خوشبینی آنها به واسطه تکیه بر صورتهای مالی و وضعیت بنیادی شرکتها و خبرهای آنها اشتباه هم نیست از همین رو آنها خریداران بازار میشوند و یا سهم خود را نگهداری میکنند اما درست در نقطه مقابل لشکری قرار دارد که هر روز به تعداد آن افزوده شده هر روز قدرتمندتر میشود و آن هم لشکر بدبین به شرایط سیاسی و اقتصادی است که معتقد است تحولات فعلی سیاسی و اتفاقات و رویدادها منجر به افزایش چشمگیر ریسک سیاسی و حتی رویارویی نظامی طی ماههای آینده میشود و این خود برای زمین زدن بازار کافیست جریان خروج سنگین پول از صندوقهای درآمد ثابت و حضور آن در بازارهای فیزیکی و غیرفیزیکی ارز و سکه و طلا خود موید همین مطلب است که در چه شرایطی قرار داریم
تابلوی بازار این روزها جدال و جنگ بین این دو جریان است که ما شاهدش هستیم و البته تا به این لحظه هر بار فیتیله ریسکهای سیاسی بالا کشیده شده دسته دوم پیروز میدان بوده چرا چون طبیعیست که جریان پول ترسو و همچون آهو گریزان است و حاضر نیست ریسک تحولات سیاسی را دوباره به جان بخرد … به خصوص بعد ازاین همه اتفاق تلخ …
با نگاه به شرایط بالا این موضوع را درک میکنیم که هر دو جریان تقریباً درست میگویند و رفتار درستی در بازار دارند اما اینکه کدام موفقتر باشند به نظر گذر زمان کمی فضا را روشنتر خواهد کرد اما به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم هیچ یک از این دو دسته در حال اشتباه فکر کردن هستند فقط و فقط به یک موضوع امیدواریم که فضا آرام شود تا بازار سرمایه یکی از بهترین فصول خود را یعنی هم فصل تعطیلات عید که همیشه بازار مثبت بوده و هم فصل بهار و یک ماه تیر تابستان که فصل مجامع و صورتهای مالی و گزارشها و به طور کلی دور بودن از ناترازیهاست را از دست بدهد امیدواریم این اتفاق رخ ندهد و با آرامش نسبی و پایین کشیده شدن فیتیله تحولات سیاسی اتفاقات خوبی برای بازار رقم بزند که خوشبینها نیز بر همین موضوع حرکت میکنند و امیدوارند بازار اماده یک جهش تمام عیار است اگر کمی فرصت و ارامش پیدا کند …
اما امروز در گزارش بازار به این موضوع اشاره میکنیم که چرا بازار از اتفاقات این چند روز پالس مثبت خوبی دریافت نکرده و چه نشانههایی دیده که این چنین در صف فروش به شکل جدی پیش میرود اولین و شاید مهمترین آن تجربه است تجربه چنین اتفاقات و رویدادهای همواره پیش روی فعالان قرار دارد و آنها با خود این اتفاقات را مرور کرده و تصمیمگیری میکنند بازار تاب و تحمل تنشهای عجیب و غریب را ندارد و آنچه پیش روی ماست و رخ میدهد نشان از یک سلسله اقدامات و اتفاقات تنش زاست که به شکل والیبالی و پینگ پونگی در جریان بوده و هر هفته ممکن است یکی روی میز ریسکها کوبیده و کار را به هم بزند …
دیروز هم نوشتیم تحلیلگر سیاسی یا فعال سیاسی نیستیم و از دریچه اتفاقات فعلی به جریانهای اقتصادی میپردازیم اما آنچه پیش روی ماست به ظاهر به این شکل است که ما با دولتی مواجه ایم که از یک سو ایران را تشویق به مذاکره میکند و آن سوی دیگرش تهدید نظامی را قرار داده و حتی اگر این موضوع تهدید نظامی هم نباشد با تهدید مکانیزم ماشه اتفاقات آن ایران را تهدید میکند جریانی که به نظر میرسد این بار کمی جدیتر بوده و در صحبتهای دیروز هم هیچ پالس خاص و متفاوتی از تغییر فضا به چشم نمیخورد البته برخی ممکن است استدلالها و نتایج دیگری را برداشت کنند اما به ظاهر آنچه دیروز بیان شد روشن و شفاف بود و نتیجه آن را هم در بازارهایی نظیر بازار ارز و یا رفتار سهامداران در بازار سرمایه شاهد بودیم و تقریباً میتوان گفت ما از امروز اگر در بازار حضور داشته باشیم و بپذیریم که ریسکها حضور دارد به واقع یک قرارداد نانوشته را با خود امضا کردهایم که حکم بیانیه ریسک ما را دارد و پذیرفته ایم در این فضا با این شرایط که هر روز ممکن است خبری برسد و اتفاقی رخ دهد قرار است در بازار کار کنیم پس این موضوع موضوع مهم و حیاتی است که حداقل بدانیم در چه زمینی در حال بازی هستیم زمینی پر از پستی و بلندی و چالشهای مختلف که هم اعصاب و روان ما را تحت فشار قرار میدهد و هم ممکن است جریانهای مختلف سیاسی سرمایهها را تحت تاثیر خود بگذارد اما این را هم بیان کنیم که آن سوی ماجرا هم گر اتفاق مثبت و خوبی رخ دهد یک پرش و جهش خاص حتی پرسرعتتر از دو ماه آبان و آذر را تجربه خواهیم کرد… چون این فنر زیادی جمع شده است … پس در واقع از این پس اگر کسی در بازار حضور دارد و فعالیت میکند باید ریسک را به عنوان یک عامل و اتفاق مهم مد نظر قرار داده و بپذیرد که این چالش حضور او در بازار است و اتفاقا به همین دلیل است که بسیاری از افراد طی این روزها و این مدت عطای بازار را به لقایش بخشیده و او را فعلاً رها کردند این را هم عرض کنیم اینکه صریح و روشن و شفاف برخی موارد را بیان میکنیم به واسطه این است که خوش خیالی و مثبت اندیشی بیش از حد میتواند ما را درگیر اتفاقاتی کند که حداقل کوچکترین و مهمترین نتیجه آن تحت تاثیر قرار گرفتن سرمایه ماست…
اما دومین عامل که دیروز بیان شد و نگران کننده بود عاملی است که به نظر تکمیل کننده بحث اولی و دنیای سیاست بوده و دیروز هم در صحبتها تا حدودی به آن اشاره شد ما سعی میکنیم موضوع را ساده نگاه کنیم و فارغ از هر بحثی به آن بپردازیم و باز هم تاکید میکنیم هدف کسب سود در بازار است و ما تحلیلگر سیاسی نیستیم اینکه بیان میشود حفظ ارزش پول ملی به نظر کاملاً نکته درست و دقیقی است و معتقدیم همه از این موضوع منتفع خواهند شد اما ماجرا از جایی شروع میشود که آنچه در واقعیت و رفتار واقعی بازار رخ میدهد با آنچه در فکر و خیال و آرزوی ماست کمی تفاوت دارد و البته ما از دریچه بازار سرمایه به این موضوع نگاه میکنیم و البته دریچه بازار سرمایه معمولاً منطقیترین و عقلانیترین دریچهایست که میشود به موضوعات اقتصادی نگاه کرد و بارها و بارها به همگان اثبات شده این تنها مسیر منطقی نگاه به تحولات اقتصادی است که میتواند ماندگار و عقلانی پیش برود
موضوع از این قرار است که بازار سرمایه اگر قرار بر رشد باشد زیر آوار ریسکهای ریز و درشت این رشد اتفاق بیفتد قاعدتاً شکل و مبنای آن به مانند دفعات گذشته به این شکل است که با رشد دلار بازار هم رشد کرده و افزایش پیدا میکند اما ماجرا جایی برای اقتصاد دردناک میشود که همه بخواهند با شکل ظاهری این شعار که پول ملی باید حفظ شود جیب شرکتها را بزنند … باز هم تاکید میکنیم هیچکس با اصل مهم حفظ ارزش پول ملی و قدرت خرید مخالف نیست اما واقعیتها را باید دید
واقعیتها این است که دولتها و به طور کلی سیستم اقتصاد کار خود را میکند و با آغاز ریسکهای سیاسی قیمت دلار شروع به افزایش میکند و پول ملی تضعیف میشود در این شرایط دقیقاً نقطه حساس و حیاتی برای بورسیهاست سیاست دولت آشکار میشود آنها که توانایی کنترل بازار را ندارند دست به اقدامی میزنند که به ظاهر کنترل کننده دلار باشد و آن هم سرکوب نرخ دلار توافقی یا نیماست تا به همگان اثبات کنند بله ما پول ملی را حفظ کردیم و دلار را کنترل نمودهایم فارغ از اینکه کالاها بیرون این جریان نعل به نعل با نرخ دلار آزاد در حال افزایش هستند و این میان رانت ویژهای برای کسانی که دسترسی به این ارز دارند ایجاد شده …
به واقع معتقدیم اگر برداشت برخی افراد از صحبتهای دیروز این بوده باشد که بله مجوز سرکوب ارز صادر شده و ما نقش این نقاشی را در صفحه معاملات ارزی ببینیم بیشک بازار سرمایه دوباره بازنده بازارها خواهد شد و رفتار این چند روز حقیقیها و حقوقیها که به صندوقهای طلا کوچ کردهاند درست بوده اما اگر این موضوع با شکل منطقی پیش برود به نظر میتوان امیدوار بود که حتی در صورت ثبات نرخ ارز بازار آزاد و منطقی شدن نیما اوضاع به سود بازار سرمایه و به طور کلی اقتصاد کشور تمام شود البته تجربه دولتهای قبل به ما میگوید که خوشبین نباشیم فراموش نکنید که در دولتهای قبل به خصوص در دولت قبلی چه فشارهای سنگینی به صنایع و شرکتها در این موضوع وارد شد و چه بخور بخورهای دپشی صورت گرفت که از جیب مردم و شرکتها زده شد و به جیب این افراد واریز شد تا خرج ویلا و خوش گذرانی های انطرف آبی شود …
اگر قرار بر این باشد که زیر آوار ریسکهای سیاسی قرار بگیریم ترس هر روز فرو ریختن این سقف را با خود تجربه کنیم و از آن سو وقتی زیر این ترس هستیم یکی هم بیاید جیب و مال و طلا و هر آنچه که داریم را بزند و بیرون برای ما خوش رقصی کند به نظر ماندن در این خانه کار عقلانی نخواهد بود درست است که این خانه خانه ابدی ماست و بازار سرمایه یگانه محل کسب و کار میان مدت و بلند مدت ما خواهد بود و خواهد ماند اما وقتی میبینیم که سیاستگذار با بلدوزر در حال خراب کردن سقف این خانه است چرا باید اینجا ماند و تماشا کرد (صد البته خراب شدن این خانه دودش در نهایت به چشم خودش خواهد رفت … ) کم پیش میآید انقدر صریح و روشن در مورد مسائلی صحبت کنیم اما به واقع اگر سیاستهای دولت تکرار اتفاقات تلخ گذشته باشد و از آن سو هر روز درجه ریسکهای سیاسی هم افزایش پیدا کند و یکی سیخ و دیگری آهن مذاب به بازار نشان دهد به نظر کسب بازدهی بالاتر از بازدهی بازارهای رقیب احتمالاً خوشبینی مفرطی خواهد بود که ممکن است دارایی شما را با خطر مواجه سازد و توصیه آخر اینکه واقع بین باشیم اسیر خوش خیالی و اتفاقات نشده و درست تصمیم بگیریم تمام آنچه نوشتیم به این معنی نیست که امروز بفروشید و از بازار خداحافظی کنید خیر بدان معنیست که با دیدن نشانهها و اتفاقات تصمیم گیری و جریان عمل سریعتری را گرفته و سریعتر به موضوع تصمیم برسید و الا هیچکس نه قصد و نه توصیه خروج از بازار را میکند اما اگر فضا شاید تماشاچی بودن به مانند بسیاری از افراد بهترین استراتژی بازار شود . هنوز معتقدیم با کوچکترین چرخش و نرمش سیاسی بازار بازدهی عجیب و بالایی را خواهد داشت و اتفاقا معتقدیم در سال ۱۴۰۴ با کمی گشت و گذار بشتر در دل بازار می شود بازدهی های بهتری گرفت ولی کار دشواری است …
راستی حرف اخر را بزنیم و برویم …
دلار برگشت سر همان جایی که همتی رفته بود . به نظر بااین شرایط همتی عاقبت بخیرشد که رفت فقط بحث ما همین بحث قبل است که این جا تکرار میکنیم که کسانی که فکر میکنند با شخص و رفتن یک شخص مشکلات اقتصادی حل می شود هیچ چیزی از اقتصاد نمی فهمند و درکی ازاین علم ندارند و چه تلخ که احوال مملکت ما دست این افراد است …
برای مشاهده ادامهی این تحلیل باید وارد حساب کاربری خود در بتاسهم بوده و اشتراک فعال داشته باشید.
برای ورود روی دکمه زیر کلیک کنید