گزارش بازارامروزیکشنبه ۱۲اسفند ۱۴۰۳ 

بهانه های سرخ وسبز … !! 

(گزارش بازار بدون توجه به موضوع همتی و استیضاح او قید شده است )
بازار امروز برای رشد دنبال بهانه بود و ماندن و رفتن همتی و حرف ها و صحبت های پزشکیان در این موضوع بی تاثیر نبود . بازار در ارامش سیاسی میتواند بیشتر فکر کرده و در فضایی که گربه رقصانی بازارهای موازی روی سراو نیست حال بازار میتواند بهتر باشد.این که امروز بازار با این بهانه ها مثبت بود یا نبود و دلایل دیگری داشت را مفصل بعد تر بحث میکنیم ولی لازم است این موضوع را یک باردیگر بیان کنیم همتی قطعا ماندنش به سود بازار بود ولی به نظر قدرت برهم زدن تعاملات عجیب است …

امروز بازار در ابتدای وقت بلاتکلیف بود و بهانه جدیدی برای ایستادن و نگاه کردن داشت و چشم به مجلس دوخته بود تا فضای استیضاح را بررسی کند ولی تا حدودی هم ته دلش قرص بود … به یک نکته و یک موضوع معتقدیم و آن هم این بود که ماندن همتی شاید یک شوک کوتاه مدت موقت برای بازار میشد اما حالا رای نیاوردنش تبعات زیادی برای بازار خواهد داشت
حالا بازار درگیر حاشیه های زیادی شده و بازار برای حرکت به تحولات و اتفاقات مهم‌تری احتیاج دارد که باید از دل بنیاد شرکت‌ها بیرون بیاید نه دل تحولات و اتفاقات سیاسی…  در تایید این موضوع به روند چند روز گذشته بازار نگاه کنید به نظر شما چه عواملی باعث رشد چند روزه اخیر بازار شد بیاید این موارد را روی کاغذ لیست کنید کمی به آن فکر کنید … به نظر می‌رسد چند دسته عوامل باعث این حرکت اخیر شد و در آینده نیز این موارد هستند که می‌توانند نقش مهم و حیاتی در روند بازار ایجاد کنند یکی از مهمترین آنها رسیدن قیمت‌ها به کف و به نوعی اصلاح سنگین قیمت‌ها طی این مدت دو ماه بود اتفاقی که باعث جذابیت دوباره بازار سرمایه در مقابل سایر بازارها شده است .یکی دیگر از عوامل رشد دلار بود که در عین اینکه ما شاهد رشد بسیار اندک و ناچیز نرخ نیما بودیم اما د دلار در بازار آزاد از یک سو سیگنال‌ها و پالس‌های مثبتی به بورس کالا ارسال می‌کرد و از سوی دیگر در گوش بسیاری از سهامداران می‌خواند که ارزش دلاری بازار را نگاه کنند و به راحتی دارایی و سهم خود را آتش نزنند این هم یکی دیگر از عواملی بود که طی این مدت باعث شد بازار در تقاضا سفت و در عرضه کمی مردد عمل کند  . البته از حق نگذریم حرکت امروز در دلار نیما خود موید این بود که شیب اتفاقات و تحولات به سمت بهبود و عقلانیت بیشتری گام برداشته است …

در سوی دیگر ۳ رویداد داخلی و در دل بازار هم در این جریان موثر بود رویداد اول قطعاً به خودرو باز می‌گردد می‌توان دید که افزایش سرمایه خودرو دقیقاً از روزی که کدال نشست حال و هوای بازار را تغییر داد و بعد از آن هم سایپا به یاری او شتافت او را همراهی می‌کرد پس این موضوع را دست کم نگیرید که بخشی از حرکت اخیر بازار در یک بستر اصلاح شده قیمت مربوط به تحولات این چنینی بود عامل دوم در بانک‌ها باید جستجو کرد شاید امروز دیگر کسی از نرخ سود و نرخ بهره صحبتی نکند و حرفی نزند اما تحولات این گروه و این صنعت به خصوص در موضوع تجدید و تسعیر باعث شد این گروه در کنار گروه خودرو چون دو زوج در خط حمله فعال‌تر باشند و بازار را به برد طی این مدت امیدوار کنند و عامل سوم را ما در  گزارش‌ها می‌بینیم جایی که گزارش‌های نسبتا خوبی در بهمن منتشر شده و شاید بتوان گفت که برای اولین بار طی این مدت نمود قوی‌تری از رشد ن رخ فروش در گزارش شرکت‌ها آشکار شد

و حالا در کنار این موارد خبرهای سیاسی بحث‌های مختلف استیضاح و عدم استیضاح نیز وجود داشت اما بحث ما از مطرح کردن این موارد چیست برای ادامه جریان رشد بازار به اتفاقات و رویدادهای قوی‌تری نیاز است . همین حرکت نیما و خبرهای خوب از صنایع ۳ گانه موثر یعنی خودرو  بانک پالایش میتواند موثر باشد  … شوک این خبر چند روزی همراه بازاراست و دوباره بازی اغاز می شود …

به نظر می‌رسد باید بتوان از این مسیر عبور کرد و نقش اخبار در این حوزه و در این اتفاقات بسیار زیاد است و بی‌تعارف و بی‌پرده و صریح عرض کنیم که ما برای بهبود بازار شاید به آرامش سیاسی و اقتصادی که ماندن همتی هم بخشی از آن بود احتیاج داشتیم و حالا کار سخت تر شده است . اما داستان و شکل کار در اصل چیز دیگریست و اگر قرار است بازار سرمایه به سمت مسیر بهبود حرکت کند باید از جنس اتفاقات و رویدادهایی که ذکر شد برای او رخ بدهد جنسی که مثلاً شکل دلار نیما داشته باشد که امروز بسیاری را امیدوار کرد  یا گزارشی تحولات خوبی را نشان دهد اخبار خاصی از صنایع خاص برسد و یا مواردی از این دست صرف ماندن یا نماندن یک فرد که البته قطعاً موثر و اثرگذار است نمی‌تواند تعیین کننده مسیر بازار شود البته این را هم باید اذعان کرد که رفتن همتی می‌تواند مسیر را با چالش‌های زیادی همراه کند …

اما یکی از اتفاقات و رویدادهای فعلی و مهم بازار که بسیاری را بر این اظهار نظر قرار داده که بازار فضای مطلوب و مثبت ادامه داری را نمیتواند پیدا کند این است که برخی مدام تکرار می‌کنند پول نیست !! و همه اتفاقات و داستان‌های بازار را نیز به این موضوع ربط می‌دهند که چون پول نیست تغییر و تحولات و اخبار هم نمی‌تواند آثار قوی در بازار داشته باشد برخلاف این عزیزان اتفاقاً معتقدیم پول هست خوب هم هست نگاهی به معاملات صندوق‌های طلا در روزهای اوج داشته باشید سرخطی‌های سر صبح را نگاه کنید اتفاقاً همه این‌ها نشان می‌دهد پول هست اما انگیزه کافی و لازم برای حضور در بازار نیست بازار برای رشد به اتفاقات و شرایط مثبت احتیاج دارد به اخبار دلگرم کننده به پالس‌های که تنش را دور می‌کند و خلاصه بازار به این احتیاج دارد که در آرامش جریان پول را نیز دعوت کند و البته جریان پول هم کاملاً حق دارد قبل‌تر همین هشدار را داده بودیم اگر ریسک سیاسی برطرف نشود و سیاست‌های ارزی به این شکل ادامه پیدا کند کوچ مرغان بی‌صدای پول که برای حفظ ارزش سرمایه خود در این بازارها حضور دارند رقم خورده و به سمت بازارهای موازی می‌رود نکته دوم در مورد جریان پول این است که بازار سرمایه بی تعارف نتوانست موفقیت بالایی در جذب پول‌های بیرون بازار داشته باشد و نه تنها در این حوزه موفقیتی نداشت که حتی پول‌های در دل خود بازار را نیز نتوانست حفظ کند و بخش بزرگی از این پول‌ها به سمت بازارهای نظیر صندوق‌های طلا و سکه حرکت کردند که کاملاً طبیعی است پس می‌توان تا حدودی به این موضوع اذعان داشت که پول در بازار هست و جریان پول قوی و بزرگی هم در بازار حضور دارد  و اتفاقا میتواند به راحتی هم سرازیر بازار شود اما انگیزه و دید کافی و مثبت و چشم انداز روشن به فضای پیش رو نداشته و از همین رو باعث شده است تا جریان پول از بازار دور و فراری باشد چطور این جریان به بازار باز می‌گردد  ؟! طبیعی است در یک بستر امن و آرام سیاسی در فضایی که تصمیمات عقلایی اقتصادی رخ می‌دهد این موضوع کاملا محتمل بوده و رخ می‌دهد مگر در دوره رالی آبان تا ابتدای دی چه اتفاقی افتاد در یک بستر آرام که فضای جنگ از آن دور شده بود با تصمیماتی معقول و منطقی اعم از بودجه ،کمک به صنایع،منطقی شدن نرخ نیما و … بازار رشد کرد و بازدهی خوبی داد و درست جایی متوقف شد که این ریسک‌ها برگشت و همه چیز خراب شد …

پس با خود نگوییم که جریان پول در بازار نیست جریان پول انگیزه لازم برای حضور در بازار را پیدا نمی‌کند وگرنه اتفاقا معتقدیم جریان پول بزرگی کنار دست بازار قرار دارد و در صورت دریافت سیگنال‌های مثبت به دل بازار خواهد زد

و اما حرف آخر این روزها دوباره بحث آمریکا و مذاکره با آمریکا نقل محافل شده است البته این بار کمی متفاوت‌تر همه صحبت می‌کنند نحوه برخورد ترامپ با زلنسکی و اتفاقاتی که رخ داد حالا همگان را به این موضوع سوق داده است که بله با آمریکا نمی‌شود مذاکره کرد و این هم نشانه و علائم آن … صحبت های امروز پزشکیان هم همین بود … برخلاف بسیاری از دوستان بورسی ، ما بحث سیاسی نداریم فقط بحث ما این است که تبعات هر تصمیم را در بازار سرمایه مشخص کنیم یعنی بدانیم که اگر قرار است چنین اتفاقی رخ دهد چه تبعات و چه تصمیماتی به اقتصاد و بازار سرمایه وارد خواهد شد

ولی قبل از هر چیز به خصوص به دوستان سیاسی و آنها که مدام میکروفون را گوشه لپ خود گذاشته و حرف می‌زنند یک نکته را بیان کنیم…  اگر با هر شکلی با هر نوعی هر اظهار نظر سیاسی را بیان می‌کنند بدانند که از این به بعد باید اعداد را بفهمند نمی‌توانید صرفاً مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل کرده و ایده بدهید و بعد از تورم و دلار و این مسائل حرف بزنید و گلایه کنید …  این نشان می‌دهد شما اعداد را نمی‌فهمید و متوجه نیستید که وقتی مبنا را بر تقابل می‌گذارید باید تبعات این تقابل را نیز در اعداد و ارقام درک کنید در غیر این صورت مردم خیلی زود تبعات حرف و شعار شما را در سفره و جیب خود احساس می‌کنند یا بهتر بگوییم علم اقتصاد این اعداد را به همه ما می‌فهماند

در بازار سرمایه هم همین است اگر قرار است در بازار باشیم و بایستیم باید سناریوهای مختلف آن را در ذهن خود مرور کنیم که یکی از آنها همین بحث ایستادن و عدم مذاکره و تقابل است باز هم تاکید می‌کنیم ما هیچ بحث سیاسی روی انجام یا عدم انجام مذاکره نداریم اینکه با ترامپ می‌شود مذاکره کرد یا نه بحث سیاسی است اینکه ترامپ چه خواسته‌هایی دارد زیاده خواهی است بحث سیاسیست و ما وارد این بحث‌ها نمی‌شویم اما یک موضوع را می‌دانیم که از منظر اقتصادی و نه سیاسی وقتی یک موتور گازی سی جی ۱۲۵ سوار هستید قاعدتاً نباید به سمت یک ۱۸ چرخ حرکت کنید اگر این کار را انجام دهید به نظر همان بحث عدم درک از اعداد و حجم و قوانین است

اما به هر حال اگر قرار بر ادامه شرایط فعلی و به اصطلاح عزیزان صبر حداکثری در مقابل فشار حداکثری شد تکلیف ما بورسی‌ها چیست و به طور کلی تکلیف اهالی اقتصاد چیست به نظر می‌رسد اگر طرف مقابل بتواند در شعارهایی که می‌دهد یعنی کم کردن فروش نفت ایران و فشار حداکثری به ایران موفق عمل کرده و کشورهایی نظیر چین امارات عراق را با خود همراه کند به نظر کار ما سخت و دشوار خواهد بود این موضوع خیلی زود خود را در جریان نرخ ارز نشان خواهد داد و طبیعی است که اتفاقا با نزدیک شدن به بند مکانیسم ماشه و تحولات خاص آن این فشار بیشتر هم شود در این فضا که ریسک‌ها افزایش پیدا کرده قاعدتاً کثر دارایی‌ها می‌توانند با جریان نرخ ارز پیش بروند حالا مثلاً بازار سکه و ارز نعل به نعل و دقیق و بازارهای نظیر مسکن و خودرو متفاوت‌تر و بازار سرمایه نیز به شکل دیگر

اما یک نکته را در نظر داشته باشید در چنین فضایی که طوفان‌های ارزی رخ می‌دهد و ریسک‌های سیاسی در گردبادی عظیم خبرها را می‌چرخاند و به صورت همه می‌زند ماندن در بازار سرمایه هنر عجیبی می‌خواهد البته بازدهی‌های عجیب هم از دل همین روزها بیرون می‌آیند با این حال معتقدیم در چنین فضایی اگر دست فرمان دولت سرکوب نرخ‌ها و جنگیدن با بازار باشد درست شبیه آنچه در دوره آن مرحوم و در مقطع اسب زین شده رخ داد تکلیف بازار هم روشن است دوباره بازار سرمایه بازار عقب افتاده بین بازارها خواهد بود اما اگر سیاست دولت تغییر کرد و نگاه متفاوت‌تری به جریان داشته باشد می‌توان در آن مقطع به بازار امیدوار شد و فضای بهتری را برای او ترسیم کرد

حرف و بحث امروز زیاد شد و سر شما را درد آوردیم اما این مطالب و بیان آن به نظر برای بازار سرمایه لازم است تا سهامداران از شیدایی و خوش خیالی و یا بدبینی و بی‌خیالی خارج شوند و با دیده باز به بازار نگاه کنند به خصوص کسانی که این روزها مدام در مورد نرخ‌های اوراق و سپرده و این موارد صحبت می‌کنند و البته باید خوب بدانند که چه فضایی در انتظار آنهاست و بی تعارف طی چند ماه گذشته کسانی که در بازارهای صرفاً بدون ریسک به دنبال حداقل سود بودند امروز با دستانی سوخته و چشمانی اشکبار بازدهی باقی بازارها را دنبال می‌کنند پس لزوم تصمیمات هوشمندانه مهم‌ترین رکن مسیر فعلی پیش روست و هر روز که بگذرد اهمیت آن بیشتر می شود