گزارش بازار امروزیکشنبه ۲۹مهر ۱۴۰۳
زنگ بحران !
امروز یکشنبه بازار را در حالی پیش بردیم که باز هم فضای تلخ و تیره و منفی را پیش رو داشته و یک روزه منفی دیگر را سپری کردیم اینکه چرا منفی هستیم را تا حدودی میدانیم و همه میدانند تحولات و ریسکهای سیاسی همه جوره بازار را زیر فشار خود گرفته اما اینکه چرا واقعاً کاری نمیکنیم را متوجه نمیشویم این بیخیالی و دست روی دست گذاشتن به طرز وحشتناکی آزاردهندهتر از فضای فعلی است که با آن مواجه ایم و احساس میکنیم در حال غرق شدن هستیم و حس آدمی را داریم که دست و پا میزنند دائم سرش زیر آب میرود و بالا میآید و فریاد میزند اما بقیه فقط در حال تماشا کردن او هستند در مورد مسائل دیگر صحبت میکنند …
واقعا سخت است تحمل چنین روزهایی و حقیقت امر کم پیش آمده چنین فضای عجیب پی در پی و با شدت بالای منفی را تجربه کنیم بیش از ۵۰۰ نماد وضعیت منفی را دارند و این برای چندمین روز است که تکرار میشود قیمتها در حال ساختن کفهای جدیدی هستند در همین فضا حقوقیها هم تماشاچی بازار بوده و به قول شاعر
به فکر عاشق های در به در باش
که غیر از ما کسی به فکر ما نیست…
بله این سهامداران دربه در زیراین فشار سیاست در حال له شدن هستند و کسی به فکر نیست … در همین فضا بازار سکه و ارز جلوی ما رژه میرود و حماقت ماندن در بازار سرمایه و دلخوش کردن به حرف و وعده مدیران و وزرا حاکمیت را به ما یادآوری میکند…
اما واقعا باید چه کرد …
یکی از بزرگترین چالشهای بازار ، چه در مدیریت فعلی و چه قبلی ، این بوده که زمان درست برای واکنش درست را درک نکردند . بسیاری از عزیزان این مدت اخیر مدام از ما سوال میکنند چه باید کرد چه بکنیم پیشنهاد بدهید وقتی پیشنهاد را میشنوند نمیدانیم چرا دل و جرات انجام کار را ندارند و اسیر صندلی و سیاست و در نهایت فرار از عاقبت به خیری میشوند. به نظر ریشه تمام این مشکلات اینجاست که ما چیزی به نام بحران را نمیپذیریم این فقط مربوط به بازار نیست در سطح کلان نیز وجود دارد منتها برخی اوقات این موضوع سریعاً پذیرفته میشود و راه حل و مسیر جبرانی پیش گرفته میشود در برخی موارد دیگر خیر در حال حاضر مدیریت بازار جز اینکه بحران را بپذیرد زنگ خطر و آژیر خطر بحران را بکشد چاره دیگری ندارد باور کنید تنها راه همین است چرا که در فضای بحرانی زمان کشته نمیشود در فضای بحرانی همه با هم متحد میشوند در فضای بحرانی است که راه حلهای سریع و فوری جایگزین خواب آلودگی و موکول کردن جلسات به روزهای بعد میشود …
در یک فضای عادی و معمولی که کار پیش نخواهد رفت به خصوص اینکه ما در حال حاضر روزی ۳ درصد میخوریم و گذر زمان برای اهالی بازار کشنده و تلخ و برای بقیه همچون روز عادیست در مورد این پذیرش بحران ، چند مثال و موضوع را یادآوری کنیم اگر در مقطع شهادت قاسم سلیمانی بازار با آن شکل از روز اول منسجم و قوی حمایت شد به واسطه همین پذیرفتن بحران و کمیتههای ضد بحران بود اگر در آبان ۱۴۰۱ بازار بعد از یک ریزش و افت جمع و جور شد در نهایت به دلیل آن مقطع و آن روزی بود که نهادهای امنیتی به بازار ورود کردند و به واقع صدای بحران را از کف بازار آنها شنیدند و وارد کارزار شدند و بقیه هم اگر این فشار امنیتیها روی سرشان نبود کاری نمیکردند … تصور کنید همان مقطع همه پول هم داشتند خرید به نفعشان هم شد ولی در ابتدای کار باید کسی آنها را مجبور میکرد …
و نکته دیگر بارها و بارها در دوره مدیریت آقای عشقی در مقاطع مختلف به ایشان پیشنهاد میدادیم که این زنگ اعلام خطر و بحران در اختیار شماست و این تنها ابزاری است که میتواند حاکمیت را گوش به زنگ و پذیرای سخنان شما بداند زنگ خطر و بحران را به صدا در بیاورید تا بقیه هم هوشیار باشند اما چه حیف که منافع و مصالح مانع از انجام این کار میشد و حالا میبینیم که دقیقاً عین آن رفتار دوباره در حال تکرار شدن است . البته امروز شنیدیم که ریاست سازمان هیئت دولت رفته و این بحران را به عزیزانی دولتی یادآوری کرده اما به نظر هنوز هیچکس در فکر این فضا نیست و راه حلهای نجات بخش و رهایی از این شرایط را درک نمیکند یا اگر هم درک میکند سرعتش با سرعت فضای فعلی بازار همخوانی ندارد … ما در حال حاضر چارهای جز پذیرش این بحران که نه از دل بازار و نه به دلیل عدم ارزندگی که با واسطه ریسکهای بیرونی به وجود آمده نداریم و باید آن را بپذیریم و در پی حل و جبران آن باشیم که تقویت فوری و قوی جریان پول در حال حاضر مهمترین راهکار برای نجات فعلی بازار است و این درست چیزی است که همگان از آن غافل شد و کسی به آن توجه نمیکند
اما سناریوی پیش روی بازار چیست و چه راه حلهایی برای بازار وجود دارد به نظر مهمترین سناریو این است که احتمالاً در نقطهای که تکنیکالیستها نیز از آن به عنوان نقاط حمایت قوی و مرز روانی بازار یاد میکنند یعنی حوالی ۲ میلیون ،سریع و پرقدرت و صریح و شفاف دست به کار شده و فضا را تغییر دهید و یک نکته را همین ابتدای کار به همه کسانی که در بازار کار میکنند بگویید و آن هم این است که اگر در حین این مسیر اتفاق غیر منتظرهای رخ داد مثلا جنگ و هر چیزی ، فضا و شرایط با شدت بیشتری تحت کنترل قرار گرفته اجازه اثرگذاری چکشی را نخواهد داد
حالا یا با دامنه نوسان یا تعطیلی بازار یا هر چیزی …
در مرحله بعد جریان پول قوی که نه ناشی از حرف و وعده که نقد در حساب است را باید برای بازار به کار برد حقوقیهای ریز و درشت ، صندوقهای ثابت و تثبیت و توسعه و … ظرفیت همه فعالان قدیمی و جدید بازار باید استفاده کرد و در کنار این دو ، گزارشها و دادن اخبار خوب از صنایع و شرکتها میتواند حداقل در اولین مرحله جلوی افت این چنینی بازار را بگیرد
دقت کنید این همان بسته نجاتی بود که بدون توجه به ابعاد آن دامنه را بالابردید …
این اولین و مهمترین گامی است که باید برداشته شود . منتهی آن مقطع با جریان پول و خبرمیشد امروز باید اول بحران را حل کنید … یعنی اول پذیرش بحران و بعد فریاد زدن اینکه بازار در بحران است و حتی پیشنهادی که بارها مطرح میشد و مدیران قبلی رد میکردند اینکه میانه بازار زنگ بحران را به صدا در بیاورید تا به گوش همگان برسد و مراحل بعد نیز عرض شد که بسیج جریان پول و اخبار مثبت باید کنار هم قرار گیرد و فضای بهبود و جمع و جور شدن بازار را رقم بزند
این اثبات شده که تا فریاد نزنید کسی به داد شما نمیرسد
جز این مسیر هرچه باشد دو حال خارج نیست یا باید صبر کنیم و خود را به تلاطمهای دنیای سیاست و زدن نزدنها و صلح و جنگ بیرونیها بسپاریم و یا هر روز شاهد افت بیشتر قیمتها باشیم این دست روی دست گذاشتن ،جلسات پوچ و بیمعنی، هیچ دستاوردی برای بازار نخواهد داشت و مدیر نو سفری که امیدها به تغییر و بهبود از سمت او زیاد بود به چهرهای بدتر از مدیران قبلی تبدیل میشود…این راه حل و هشدار را دوستانه مطرح کردیم و امیدواریم همه ارکان و بازیگران بازار آن را درک کرده و برای آن برنامهریزی کنند . اهالی بازار هم همراهی کنند و همدلی و کمی فکر کنید که امروز این مخاطره برای بازار است فردا دامن صندوق ها و … را نیز خواهد گرفت .
و نکته آخر اینکه عوامل مختلف نظیر اخبار وضعیت شرکتها دلار نیما و موارد این چنینی باید در کنار جریان پول قرار گیرند و این راه حل و فرار از بحران را بسازند شک نکنید که انتشار گزارشهای خوب میتواند مسیر این نجات را آسانتر کند و درست شبیه جلیقه نجاتی عمل میکند که مانع از پایین رفتن فرد زیر آب میشود و کمک بزرگی برای بازار است بدون این اخبار و گزارشها و اطلاعیهها صرف ریختن جریان پول در بازار راهگشا نخواهد شد و قطعاً بدون جریان پول هم این اخبار و اطلاعات توانایی بالا کشیدن بازار را ندارند و تنها نگرانی ما فقط و فقط یک چیز است و امیدواریم گزارشها حداقل سطح متوسط سودسازی در شرکتها را کسب کنند تا این فضای نجات و کمک به بازار شکل بگیرد
بی تعارف در انتها و دوستانه این توصیه را هم به شما داریم اگر میخواهید عاقبت بخیر شوید سمت درست ماجرا بایستید. امروز زدن زنگ بحران در بازار سرمایه از هر چیزی مهم تراست .دل و جرات آن را داشته باشید و این زنگ را بزنید و به حاکمیت بفهمانید سرمایه و اعتماد مردم اینجا در حال آب شدن است .. از صندلی که تازه به آن تکیه کردید کمی فاصله بگیرید . عاقبت بخیری در سمت مردم و سهامداران ایستادن است …