گزارش بازارامروز شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
کوروش کمپانی مذگان !!
واقعا برای بازار این روزها مطلب نوشتن سخت است اصلا دیدن بازار بیش از یک ساعت غیرقابل تحمل شده . دوستان سازمان بورس که کاری نمیکنند حداقل میتوانند زمان تایم بازار را کم کنن تا اعصاب و روان سهامداران راحت تر باشد …
امروز میتوانیم حسابی غر بزنیم و کوتاه صحبت کنیم ولی ترجیح دادیم چند باری نفس عمیق کشیده و کمی منطقی تر بنویسیم …
بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که با هزار سلام و صلوات و البته اندک امیدواری هفته آخر بهمن را آغاز کردیم که دلخوشی بازار به تحولات اخیر بوده و مثلا ای کاش نرخ ۳۰% تغییر کند و خبرهای دیگر که البته خبرهای مثبت در مقابل خبرهای منفی ، قدرت وزن کشی و مقابله به مثل را ندارد بازار امروز با دلخوشی تغییر و زمزمه برخی حرفها و شنیدهها آغاز شد جایی که شایعه شد یا شنیده شد که رئیس جمهور در مورد نرخ سود ۳۰ درصد تذکراتی را داده نمیدانیم چقدر درست و چقدر غلط است اما در هر صورت فعلا که خبری نیست و بازار زیر فشار است … اگر تغییر حتی مختصری را در این حوزه شاهد باشیم میتوان به بازار امیدواریهای بیشتری داشت در سوی دیگر اتفاقات و رویدادهای مختلف به خصوص موضوع کروز و خودرو کمی دلخوشی و امیدواری بازار را بیشتر کرد که شاید گروه خودرو بتواند یک بار دیگر در بازار نقش آفرینی کند و یا خبرهای تجدید … ولی همه اینها را بازهم جمع که میکینم توان مقابله با جو منفی و فشار فروش نیست … بازار انگیزه خود را از دست داده و شبیه افسرده ها رفتار میکند …
اما حال وروز بازار این روزها عجیب است … بازاری که خود را در حال غرق شدن میبیند به کوچکترین چیزها چنگ میزند و اخبار و شایعات این چنینی امروز هم نتوانست حال بازار را بهتر نماید
چارتیست ها امیدوارند ولی در صحنه فعلی اخبار هنوز با آنچه از آن به عنوان یک تحول برای بازار یاد میکنیم فاصله داریم … البته این میان خبرهای منفی هم دست از سر بازار برنمیدارد به خصوص در حوزه سیاست که تازه امروز صبح چشم بازار به شایعات و خبرهایی روشن شده که بله بحث گاز و انفجارهای اخیر در تهران خرابکاری بوده است این دقیقاً نشان میدهد که بازار ما روی لبه تیغ دنیای سیاست حرکت میکند و هر آن ممکن است با ریسکهای عجیب و غریبی مواجه باشد از همین رو در عین اینکه به ارزندگی بازار اطمینان داریم اما به خریداران هم حق میدهیم که محافظهکارانه به صفحه فعلی بازار نگاه کنند
اما قبل از اینکه کمی در مورد بازار صحبت کنیم مطابق رسم همیشه در روز شنبه از رویدادهای مهم هفته صحبت خواهیم کرد به نظر مهمترین رویداد این هفته را باید در مسائل اقتصادی جستجو کرد تحولات نرخ ارز و همچنین اظهار نظر احتمالی در مورد نرخ سود ۳۰ درصد و اعلام سوت پایان آن میتواند مهمترین اخبار اقتصادی هفته باشد
در سوی دیگر در خبرهای سیاسی اتفاقات و رویدادهای رخ داده کمی چالش برانگیز است اما فکر میکنیم مطابق روالی که بوده ایران خیلی قصد درگیر شدن را ندارند موضوع تا حدودی مسکوت پیش برود …
اما یکی از مهمترین رویدادهای کدالی و بورسی این هفته احتمالاً بازگشایی خودرو و ادامه گزارش دهی شرکتهایی که سال مالی متفاوتی دارند و در نهایت در دو روز هفته و ۳ روز کاری هفته بعد انتشار گزارشهای ماهانه به عنوان آخرین رویداد کدالی سال است
مهمترین رویداد و اتفاق بازار که با اطمینان عرض میکنیم میتواند تغییر روند ایجاد کند یکی این است که اگر هر تحول و خبری از نرخ سود ۳۰ درصد برسد مهمترین خبر هفته خواهد بود و دیگری تغییر در دلار نیماست … فعلا که در هردو سکوت حرف اول را میزند …
هنوز اما امیدواریم و امیدواری بازار از امروز به بعد به سه چیز است اول از همه ارزندهتر شدن که خود را در ارائه بیشتر گزارشها نشان داده و ریسک به ریوارد بازار را جذابتر میکند عامل دوم نموداری و تکنیکالیست که بسیاری معتقدند بازار هر بار به این نقاط رسیده یک واکنش مثبت را نشان داده از سوی دیگر چارتیستها نیز معتقدند همیشه در نقاط این چنینی و همچنین در سیکلهای زمانی یاد شده بازار یک نقطه برگشت را میتواند داشته باشد ار اس ای در نقطه حداقلی قرار گرفته و شاخص هم جای حساسی است … و سومین عامل امیدواری به تکرار تاریخ است که امیدوار باشیم اسفند دوباره برای بازار سرمایه به مانند سالهای قبل سرآغاز یک بهار جذاب و دلنشین باشد البته که با این سه دلخوشی و چشم انداز بنیادی باز هم بازار خیلی واکنشی نشان نداده و خیلی پیش نرفته است چرا که همه این موارد را باید در کنار چیزی قرار داد که ما طی ادوار گذشته با آن مواجه نبودیم و آن هم دولتی است که تصمیمات اقتصادی فشلگونه او همه بازارها را تحت فشار قرار داده که بازار سرمایه نیز از آن مستثنا نیست به نظر میرسد این مهمترین عامل پیش روی بازار است که بیاعتمادی به تصمیمات دولت مهمترین رکن فعلی کم رمقی و بی توجهی به بازار است که باعث شده همه تماشاچی باشند و از این تماشا لذت هم ببرند سیاستهای اقتصادی که فعلاً هدفی جز کنترل تورم ندارد و تیشه به ریشه بازارها میزند… و البته در میان مدت دوباره تورم را روی سر مردم بدبخت اوار میکند …
در هر صورت در وزن کشی این جریان بیاعتمادی و نرخ سود ۳۰ درصد و رقابتهای عجیب و همچنین خوشبینی به بازار و بحثهای تکنیکالی و ارزندگی… فعلاً بازار درجا میزند و حرکت خاصی ندارد البته منتظر یک تحول برای تغییر است …
اما حرف آخر مگر میشود از تحولات اقتصادی صحبت کرد و رویدادهای اخیر رخ داده در بازی پانزی کوروش کمپانی را نگفت …این اتفاق و رویداد برای همه چندین و چند درس مهم داشت و سعی میکنیم امروز و یا شاید هم فردا در مورد آن صحبت کنیم…
اولین و یکی از مهمترین نکات این اتفاق این است که وقتی شرایط اقتصادی این چنین میشود و به نوعی اختلاف طبقاتی و درآمد سرانه و شرایطی از این دست بیداد میکند همه چیز سقوط میکند ، جوانان و توده مردم امید به آینده را از دست میدهند و از آن طرف رویا فروشان و به نوعی کسانی که سیاستهای گمبلینگ را دنبال میکنند و بر مبنای فعالیتهای اغواگرایانه و قمارگونه حرکت میکنند مورد اقبال قرار گرفته تا رویای سودهای هنگفت یک شبه را تحقق بخشد و کجا بهتر از ایران که با اقتصاد مریض بهشت چنین خلافکاریهایی است و مردم ساده نیز همیشه و همواره قربانی چنین اتفاقاتی میشوند… این اخری نیست و نخواهد بود …
نکته دوم فعالیت عجیب سلبریتیها روی این موضوع بود که به نظر یک واقعیت را بیش از هر چیز به گوش ما میزند که این سلبریتی و چارلیبریتیها هیچ درک و دانش اقتصادی و سیاسی ندارند و روی هیچ حرف آنها نمیتوان حساب کرد شاید در حوزه تخصصی خودشان صاحب نظر باشند ولی در سایر حوزه ها…
اما تکلیف آنها با مردم چیست به نظر خیلی ساده میتوان مدل سازی کرد فرض کنید یک فعال بورسی در صفحه اینستاگرام یا کانال تلگرام خود تبلیغ سهمی را میکرد و مردم میخریدند و ضرر میکردند چه اتفاقی رخ میداد در سریعترین زمان برای او پرونده درست میشد و به جرم اینکه مشاور سرمایهگذاری نیست و مشاوره میدهد گرفتار میشد به نظر حالا هم همین شرایط میتواند در انتظار آنها باشد و حداقل دو کار ممکن را باید انجام دهند یک الزام به عذرخواهی از مردم و اذعان به بی اطلاع بودن و بیدانش بودن و ۲ پرداخت چند برابر درآمدی که از این موضوع دریافت کردند به عنوان جریمه
نکته سوم…
میخواستیم بنویسیم چه عجیب که این فعالیتها هنوز مورد توجه قرار میگیرند از گلد کوئست بگیر تا کوروش کمپانی …
حتی کمی آنطرف تر از بازارهایی نظیر بیت کوین و رمز ارزها بگیر تا سایر بازارهای این چنینی… و باز در ادامه میخواستیم بنویسیم که این سازمان بورس و دستاندرکاران هستند که در عین بی خیالی با بی عرضگی نمیتوانند این جریان پول سرگردان را به سمت بازار سرمایه بیاورند که ناگهان یادمان آمد … ما خودمان اینجا کوروش کمپانی مذگان داریم… دولت محترم نه تنها جیب سهامدار را میزند و سیاستگذاریهایش جیب همه را خالی کرده …چقدر جالب است که حتی اذعان به پشیمانی از این کار هم نمیکنند .. . باز در کوروش کمپانی حداقل فرد در ظاهر خود را حفظ میکرد اینجا با چشمانی باز و یقههای بسته جیب سهامدار بازار سرمایه را زدند و درست در چنین فضایی که اعتماد به مهمترین رکن یک اقتصاد یعنی بازار سرمایه وجود ندارد دولت این سیاست را در مقابل او پیش میگیرد و رشد قارچگونه کوروش کمپانیها و مردم بینوا و فلک زده که برای سود بیشتر و کسب یک فعالیت سودآور سراغ آنها میروند رو به افزایش خواهد بود…
این قصه پرغصه سر دراز و دلی پردرد …بگذریم و سراغ بازار برویم که تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشت …ما هم واقعا زبانمان از توصیف بازار قاصر و اعصابمان هم بدتر از آن …