گزارش بازارامروز سه شنبه ۷ بهمن ۹۹
سفره سرخ و سیاه …
داشتیم به این فکر میکردم بازارامروز چرا این طور شد … ولی بعد دیدم حس فکر کردن به این همه اتفاقات بد در گنجایش من نیست. به واقع چرا بازار باید درست در روزی که اعتماد ها را دوباره جلب کرده و سعی دارد مسیرخوبی را در پیش بگیرد، درست در روزی که نیاز به حمایت قوی دارد ، درست در روزهایی که از نظر بنیادی گزارش های خوبی از شرکت ها میرسد، این واکنش عجیب را در این قیمت ها داشته باشد!؟ پیدا کردن جواب برای این همه سوالات سخت است البته از مدت ها قبل جواب روشن است ولی به هر حال نتیجه نمیگیریم … خسته و بی انگیزه از نوشتن که میگویند همین شرایط است …
همه اینها را گفتیم ولی گاهی وقت ها سوز برخی حرف ها ادم را بیشتر می سوزاند. دیشب بود یکی از بزرگان و فعالان بازار مسکن به کنایه میگفت این هم آمار حجم معاملات و … آن رکودی که از او صحبت میکردی کجاست؟! حالا به وضعیت خودتان نگاه کن ببین بازار بورس چه شده! و بعد با کنایه میگفت پسرجان ما این موهارو در اسیاب سفید نکردیم بازار و اقتصاد هزارر پیچ و خم دار …
نمیدانی چقدر شنیدن این جملات و کلمات سخت است. ولی عین واقعیت است…
دوستی داشتیم که به رفتارهای عجیب و خاص معروف بود یکی از مهمترین خصوصیات او این بود که همه چیز را بسیار محافظه کارانه و بدبینانه نگاه میکرد فرض کنید اگر پرواز ساعت شش غروب بود ساعت ۴ در فرودگاه نشسته بود و همیشه با خود گفت زودتر حرکت میکنم نکند اتفاق عجیبی رخ دهد و تقریباً همه مسائل را همیشه به بدبینانه ترین شکل ممکن لحاظ می کرد تا اتفاقی رخ میداد بدبینانه ترین نظر ها را بیان میکرد. البته گاهی اوقات این حس بد بینی به او کمک می کرد تا برای هر شرایطی آماده باشد اما رفتار او باعث آزار خود و بعضاً دیگران شده بود …
وقتی دیشب ان اظهارات فعال مسکن و شرایط بازار امروز را میدیدیم به نظر رگه هایی از این نوع رفتار بین فعالان بازار در مورد تحولات اقتصادی و سیاسی به چشم می خورد … این همه از احتمال سقوط ارز و اثرات آن در بازار مسکن نوشته بودیم اما گزارش دیروز نشان میدهد حجم معاملات هم خیلی کم نشده یا در واقع در باطن باید اینطور گفت که بازار مسکن همه این رویدادها را به کتف خود گرفته و در حال حرکت است! و انگار نه انگار دلار از ۳۰ به ۲۰ رسیده اما در نقطه مقابل در بازار سرمایه بزرگواران از کتف رد شده و همه جا را سوراخ کرده اند … همه چیز را سر تا پای بازار شکستند بازار را با دلار ۱۷ تومانی و ۱۵ هزار تومانی با نرخ و برق و گاز چند برابری با همه اثرات منفی رکود، نرخ سود بالا و … قیمت گذاری کرده و مشغول معامله هستند.
و چه تلخ که این اتفاق درست در زمانی رخ می دهد که قیمتها در پایین ترین شکل ممکن خود قرار دارد
البته یک طرف این بازی این جو بدبینی است و این خاصیت همیشگی بازار بوده که این روزها تشدید شده ولی عامل این ترس و بدبینی بی شک ناکارامدی بوده که وجود دارد. ناکارامدی در تشویق عده زیادی از مردم به بازار و حضور مستقیم آنها و خالی کردن سهام به قیمت های عجیب برسر مردم و بعد ادامه ماجرا که خودتان میبینید … درد این زخم وقتی بیشتر و شکل این بازی وقتی وقیحانهتر میشود که سر ریاست این …. بحث و جدل می شود و یکدیگر را هدف قرار میدهند … تازه از ان سو هزینه های شرکت های حاضر را نیز چند برابر کرده و دستورات این چنینی را صادر میکنند. نمیدانیم چه بگوییم واقعا …
و اما امروز احتمالا زمانی که این گزارش را میخوانید ریاست جدید سازمان بورس هم معرفی شده … معتقدیم مشکل بازار فرد نبود که حالا با رفتنش همه چیز درست شود قالیباف در اوج خوش بینی به بازار امد و حالا در اوج بد بینی هم از بازار می رود. روزهای بعد در مورد این موضوعات بیشتر صحبت میکنیم و انصافا او را ادم مفید برای بازار میدانیم ولی در هر صورت او هم قربانی همین جنگ و دعواهای سیاسی شد …
اما رئیس جدید … از یک نظر شانس یار اوست که در شرایطی وارد بازار می شود که بسیاری از بحران ها و ریزش ها سپری شده و کارد به استخوان رسیده است … از یک نظر کار خاص و حساسی دارد که کارد به استخوان رسیده و کاسه صبر ها لبریز … دمای بازار در نقطه جوش است و اعصاب و روان همه ضعیف! امیدواریم قدرت لازم و کافی را برای تغییر روند و مسیر فعلی بازار داشته باشد… بازار به یک شوک نیاز دارد… شوک اساسی …
بگذریم … از بازار واقعا چیزی نمی شود گفت خوب اغاز کرد ولی انقدر بد و منفی تمام کرد که باور کردنش سخت است از ساعت ۱۱ به بعد ارزو میکردیم ای کاش همین الان بازار تمام شود …