گزارش بازاریک روز تلخ دیگر …
هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی …
شاعر میگفت هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
از این زمانه دلم سیر می شود گاهی …
بازار که داشت تازه امیدوار می شد با ترس دلار ۱۵ هزار تومانی و رنج های بانک مرکزی و تحلیل های شاخصی حالت دلهره آوری به خود گرفت که امروز آن را شاهد بودیم در این قیمت‌ها در این شرایط این حجم صف فروش چیزی جز تلخی و ناامیدی نیست. نسیم نیست نه ! بیم است بیم دار شدن ! که بازار را در بر گرفته و قدرت تصمیم و تحلیل را از سهامداران گرفته است است ترسی که بسیاری را مجاب کرده برای فرار از ضرر بیشتر فروشنده سهم باشد دیگر خیلی به حرفه ای و غیرحرفه ای هم ربطی ندارد امروز بسیاری از قدیمی‌های بازار هم ناامید شده و می‌فروختند نمی‌دانیم انصافاً تحلیل چنین فضایی سخت و دشوار است اما برای این که در بازار فضای بهتری حکم فرما شود باید به آرامش برسیم بازار به آرامش جدی نیاز دارد آرامشی که در آن بتواند حداقل چند هفته ای این درد بدبینی ها و ابهامات را تحمل کرده و به ثبات برسد . بازار این روزها از سایه خود هم می ترسد بازاری که ضعیف شده تا با او حرف میزنی اینطور صف فروشد می شود و بغضش می ترکد و گریه می کند بازاری که این چنین و در این قیمت ها به خریداران و تحلیل گران اقبال نشان نداده و همه جوره جو ناامیدی را تزریق می‌کند … درد بازار این روزها این است افرادی که بی منطق می خریدند حالا بی منطق می فروشند ما چوب آن رشد سنگین پنج ماه اول را میخوریم
در مورد بازار ذکر این نکته ضروری است که بدانیم ترس بازار در این قیمت ها و این شرایط چیست؟! یکی از عمده ترین طرح های بازار که در حال حاضر بسیاری از آن واهمه دارند ریزش های سنگین ارز است که باعث شده فضای ترس و چشم انداز مبهم پیش روی بازار قرار گیرد شما ببینید رئیس جمهور کشور از دلار ۱۵ هزار تومانی حرف می زند و بعد دلار این طور رنج کی شود باید به بازار حق داد البته خیلی از صحبت های ایشان درست از آب در نیامده ولی به هر حال برخی در بازار وزن می‌دهند و به بازار هم باید حق داد که گوشه چشمی به این صحبت‌ها داشته باشد
البته معتقدیم رئیس کل بانک مرکزی در پیام اینستاگرامی خود نکات بسیار خاصی را یادآور شد که دو محور عمده در آن وجود داشت محور اول سیاسی نکردن قیمت دلار و محور دوم مزیت‌های اقتصادی است به نظر می‌رسد این موضوع ما را امیدوار خواهد کرد که حداقل نرخ دلار در نرخ منطقی آرام گیرد و کم‌کم بازار آن را در محاسبات خود به عنوان نرخ تعادلی و تثبیتی لحاظ نماید
به هر حال هرچه پیش می‌رویم بازار باید مقاومت خود را بیشتر کند چرا که باید در مقابل این ابهامات ایستاد و مقاوم بود تا به ثبات رسید و بعد روی این ثبات سوار شد و رشد قیمت‌ها را تجربه کرد بازار به این ثبات به شدت نیاز دارد اما امروز ناامیدی از این شرایط دوباره به اوج رسید که به نظر آن را می‌توان در چند شکل مشاهده کرد . افرادی که از بازار ناامید شده قیمت‌های کمتری را پیش‌بینی می‌کنند . نگرانی دیگری نیز وجود دارد از یک سو گزارش‌های چند شرکت رسید و آنها هم در مقابل جو بازار تسلیم شدند .مثلا چادرملو و فایرا نمونه این موضوع بود که ما فکر می کردیم حداقل بازار بتواند بر این فضا غلبه کرده و به گزارش ها وزنی بدهند. اما دیدیم عاقبت چه شد. این وضعیت بنیادی هاست ! و بعد حجم بازار را می‌دیدیم و حجم صف فروش ها !! که انگار نشان می داد پول هم با این بازار قهر کرد و سراغش را نمی‌گیرد همین شرایط بود که هنوز بسیاری را ناامید می کرد واقعاً نمی‌دانم چه بگویم ولی تحمل بازار دشوار شده این عدم تحمل و عصبی بودن جو فعلی بازار یکی از سخت ترین اتفاقات است که فعالان قدیمی و جدید بازار را به نقطه ای می رساند که ناگهان در آن تصمیمات غیر منطقی گرفته می شود فقط باید امیدوار بود و فکر کرد که این جو سریعتر خاتمه خواهد یافت وگرنه این اتفاقات زنجیر وار تکرار خواهد شد و تبعات بدی برای همه خواهد داشت
حرف آخر… حرف آخر درباره دولت است .حقیقتا خسته شدیم از انتقاد کردن ! بازار می‌آید و می‌رود ما قدیمی تر ها سنگ های کف این رودخانه هستیم و این منفی را تحمل می کنیم و می دانیم مثبت ها هم در پیش است. اما دعوت بی موقع و زشت و ناپسند شما از مردم برای حضور در بازار دردش به این راحتی‌ها درمان نمی‌شود شما چیزی را اینجا کُشتید که می توانستید تا سال‌ها از آن پول دربیاوریدو ان چیزی نبود جز اعتماد !! بازار امروز به اعتبار نیاز ندارد به اعتماد نیاز دارد به اعتمادی که بتواند چشم‌انداز مثبتی ترسیم کندو به حرف ها اعتماد کند . آن چیزی که قربانی شده اعتماد است به نظر از هر مسیری که فکر می کنید هرچه سریعتر این اعتماد را به بازار برگردانید مطمئن باشید آن کسی که آسیب می بیند شاید در کوتاه مدت مردم عادی کوچه و خیابان باشد اما در بلندمدت شما ابزاری را با دست خود خراب کرده اید و زمین سفت و محکمی را سست کردید که می توانستید روی آن ساختمان های بلند بنا کنید … حیف …
از بازار چه بگوییم از این قیمت ها خجالت میکشیم که انها را تحلیل کنیم … فقط کمی استراحت کنید و روی خبرها تمرکز کنید
