گزارش بازارامروزچهارشنبه 26شهریور 1404
آخرین هفته تلخ تابستان!
امروز اخرین هفته تمام تابستاتی بود و در این اخر هفته هم اوضاع تلخی را سپری میکنیم ... خبرهای سیاسی دوباره کمی تند و تیزشده و شرایط خوب پیش نمیرود و این بدبینی و بدفازی به بازار هم کشیده شده است . در آستانه مذاکرات مهمی هستیم که تکلیف ماشه را مشخص می کند ... امروز بازار با منفی اغاز کرد و چند باری تلاش کرد تا شرایط بهتری را داشته باشد ولی هر چه زد به در بسته خورد و یک ساعت آخر بازار هم فشار فروش بیشتر وبیشتر شد ...
امروز تقریباً روزهای پایانی شهریور را پشت سر گذاشتیم و نفس تابستان به شماره افتاده تابستانی عجیب ،داغ، پر خبر که طی این مدت جنگ را کم داشتیم که آن را به ما نشان داد . امروز بازار به واسطه شرایط روز گذشته و صفوف فروشی که ایجاد شده بود جو خوبی را آغاز نکرد بسیاری بر این عقیدهاند که رسیدن به نقاط مقاومت تکنیکالی عاملی برای ترس و عدم خرید و در نهایت رسیدن خبرهای منفی سیاسی باعث بروز این چالش شده است اگر بخواهیم موضوع خبرهای سیاسی را بیشتر باز کنیم باید گفت طی روزهای گذشته چند طیف اظهار نظر باعث شد تا دوباره ترس بازار از غیرمنطقی شدن فضا بیشتر شده و شرایط تغییر کند . اولین اظهار نظر یکی از سختترین و عجیبترین اظهار نظرها طی این مدت بود که وزیر خارجه آمریکا داشت و به نوعی برای اولین بار صراحتاً موضوع موشکی را موضوع مذاکره دانست چیزی که تا به امروز حدس و گمانش زده میشد اما کسی آن را بیان نمیکرد و و البته وزارت خارجه هم گفته بیخود کرده !! بعد از آن هم جسته و گریخته خبرهایی رسید که با وجود اینکه ایران توافق قاهره را با آژانس بسته اما کشورهای اروپایی عزم خود را برای چکاندن ماشه جزم کردند ...
این اتفاقات و این تحولات باعث شد بازاری که بالا آمده و در سود است توسط برخی اقدام به شناسایی سود و فروش کرده و ماهیت خریداری که داشت کم کم وسوسه میشد تا به دل بازار بزند دست نگاه داشته و همچنان تماشاچی این شرایط باشد. در حال حاضر دو خط کش تکنیکال و سیاست ، آلارمهای جذابی برای بازار ارسال نکرده و همین موضوع فشار فروش جدی را برای بازار ایجاد کرده است
اما آنچه در حال حاضر مهم است این است که بازار آن اطمینان و خوشبینی که بعد از امضای توافق قاهره به وجود آمده بود را آرام آرام از یاد برده و به تاریخ پیش رو که همان مهلت ۷ مهر باشد بیشتر فکر میکند یک بار دیگر این موضوع را بیان کنیم که مکانیسم ماشه به تنهایی عاملی برای فضای اثرگذار در بازار نیست دو ترس جدی وجود دارد که مکانیسم ماشه را به کابوسی برای بازار تبدیل میکند و همانطور که میبینیم واکنش بازار هم به آن منفی است ترس و دلیل اول این است که روزهای قبل هم بیان شد بازار از آن میترسد که مکانیسم ماشه همانند مجوزی شبیه آنچه قبلتر رخ داد عمل کند یعنی مثلاً پایان مهلت ۶۰ روزه ترامپ یا گزارش آژانس بهانه حمله اسرائیل شد ماشه نیز بهانهای برای اقدامات غیرمنطقی اسرائیل شود ترسی که به نظر غیر منطقی به نظر نمیرسد و بازار طبیعی است که چنین حسی را داشته باشد
اما ترس و ریسک دوم به خود بازار و عوامل ان باز میگردد بازار از یک سو میبیند که چوب ریسکها و خبرهای منفی سیاسی را میخورد اما آن طرف با افزایش نرخ ارز اتفاقی برای بازار رخ نمیدهد بانک مرکزی کماکان روی سیاستهای سرکوب ارزی خود پافشاری میکند و این موضوع بیشک موجب خروج پول از بازار میشود شاید برخی از صنایع کوچک بتوانند ارز خود را در بازار توافقی ایجاد شده به فروش برسانند اما بخش بزرگی از بازار که موتور محرک بازار هستند اسیر و گرفتار این سیاستهای احمقانه خواهند بود و نتیجتا شرایط میشود آنچه قبلتر رخ داد یعنی بازارهای موازی دوباره جان گرفته و انرژی حرکتی آنها از بازار بیشتر میشود ...
سوال و پرسش بسیار این است که حال چه کنیم در بازار بمانیم یا دوباره تماشاچی شویم به نظر طی چند روز آتی دوباره تحولات و اتفاقات شکل روشنتر و شفافتری به خود میگیرد و این میان یک نکته مهم نیز وجود دارد قطعاً انتشار اخبار طی روزهای آتی میتواند مسیر بازار را مشخص کند که در پی صعود است یا سقوط! اما همچنان روی این موضوع خود ایستادهایم که اگر گزارشهای فروش ماهانه و حاشیه سود شرکتها در سه ماهه برای گزارش ماهانه شهریور و گزارشهای شش ماهه تکرار شود از نظر پی بهای و ارزندگی ، کفبازار همین حوالی است که در آن قرار گرفتهایم شاید تب تند خبرهای سیاسی کمی او را به سمت پایین هل بدهد اما معتقدیم این فشار نمیتواند خیلی زیاد باشد و بازار در نقاطی پایینتر دوباره در سطح ارزندگی قرار خواهد گرفت ...
مشاهده این خبر در تلگرام